لزوم شُکر براي پذيرش در امتحا نهاي دشوار - فراسوی غبار ندای انقلاب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فراسوی غبار ندای انقلاب - نسخه متنی

محمدتقي مصباح يزدي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لزوم شُکر براي پذيرش در امتحا نهاي دشوار

نبايد از خدا گله مند باشيم که چرا ما را در زماني قرار دادي که اين امتحان هاي سخت
وجود دارد؛ چراکه اولاً جا دارد خداوند بفرمايد: من در کارم احتياج به مشاور ندارم
و آنچه را که صلاح مي دانم عمل مي کنم، و ثانياً اين خود يک رحمت از ناحيه من
است که به شما اجازه م يدهم در ميدان امتحانات بزرگ واقع شويد. ورود در بعضي
از امتحانات يک امتياز محسوب مي شود. به هر کسي اجازه نمي دهند وارد ميدان هر
امتحاني شود؛ بلکه برخي امتحانات شرايط خاصّي دارد. بايد مدارکي ببرد که نشان دهد
به اندازه لازم درس خوانده است. همين که خدا به کسي اجازه مي دهد وارد اين امتحان
شود، براي او يک امتياز محسوب مي شود؛ يعني او را پذيرفته است و لياقت شرکت در
اين امتحان را دارد. پس به جاي اين که گله مند باشيم که چرا تکليف سخت به ما داده
است، بايد شکر خدا را به جا آوريم.

سنّت امتحان استثناء ندارد

همانطور که قبلاً اشاره کرديم اين امتحانات را در دو بخش مي توان دسته بندي کرد:
يکي امتحانات و فتنه هائي است که آثار سوء آن در واقع آثار مادي و دنيوي است، و
ديگري فتنه در دين است؛ يعني آشفتگي هائي که موجب مي شود، انسان وظيفه شرعي
خود را گم کند و ناخواسته به راه باطل کشيده شود. هر کدام از اي نها هم گاهي فردي
و گاهي اجتماعي است.

براي اين که ما بدانيم هيچ کس از اين فتنه ها مستثنا نيست، در قرآن در دو آيه، در رابطه
با شخص پيغمبر اکرم اسلام صلي الله عليه و آل ه مي فرمايد: ايشان هم مورد فتنه قرار
گرفته است و خدا به پيغمبر اکرم هشدار مي دهد که مبادا در اين فتنه مردود شوي:
1. شخصي که متعلّق به قبيله اي بود که خيلي به پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله
ارادت داشتند و به اسلام خدمت کرده بودند، دزدي کرد، ولي سرانجام رسوا شد و
ثابت شد که دزدي کرده و بايد دست او را مي بريدند. اين امر براي بزرگان قبيله خيلي
سنگين بود.

ايشان به تکاپو افتادند که به يک نحوي پيغمبر را راضي کنند که از اجراي
حدّ صرف نظر کند. آيه اي به اين مضمون نازل شد که کساني در صدد بر آمدند که تو
را مورد فتنه قرار دهند و در دام بيندازند که بعضي از تکاليف را درست انجام ندهي. به
حکم خدا حکم کن و مبادا هواهاي نفساني باعث شود که از اجراي حکم خدا منصرف
شوي.

2. در تاريخ و در روايات نقل شده است که قبيله اي نزد پيغمبر اکرم آمدند و گفتند:
ما حاضريم مسلمان شويم و حاضريم با شما پيمان ببنيدم که در جن گها شرکت کنيم
و قواي مان را در اختيار شما بگذاريم؛ فقط به خاک افتادن در نماز و سجده کردن،
براي ما سخت است و در شأ ن ما نيست؛ خواهش مي کنيم اين کار را از ما نخواهيد.
ما زکات مي دهيم، به جهاد م يآئيم و ... ، فقط اين تکليف را از ما برداريد. اينان جز ء
اشراف و بسيار متکّبر بودند. قرآن م يفرمايد: «وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذي أَوْحَيْنا
إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنا غَيْرَهُ وَ إِذاً لاَتَّخَذُوكَ خَليلاً 6 » : نزديک بود که تو هم تحت تأثير
قرار بگيري. در آن شرايط سخت که مسلمان ها نه امکانات مادّي و نه نيروي انساني
داشتند و دشمنان فراوان هم از اطراف آ نها را احاطه کرده-بودند، يک عدّ هاي آمده
اند و مي گويند: ما حاضريم با يک شرط، همه جور امکاناتي در اختيار شما قرار دهيم.

/ 125