فصل پنجم:
بصيرت در مصاف فتنه
فتن ههاي عام و خاصّ إلهي
وقتي موارد فتنه و امتحان را ملاحظه مي کنيم مخصوصاً در خود قرآ ن به موارديبرم يخوريم که از طرف خدا معين شده و آ نها قطعاً واقع خواهند شد؛ مثلاً وقتي
م يفرمايد: «إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَة ... 1 » : اموال و اولاد شما وسيله امتحان هستند،
اين ها را خدا وسيله امتحان قرار داده است و براي همه هم وسيله امتحان مي باشند.
موارد ديگري هم وجود دارد که امتحان خاصّ است. اين موارد نيز چنين هستند که
وقتي خدا آ نها را وسيله امتحان براي کسي قرار مي دهد، ديگر نمي توان آ نها را تغيير
داد و خواه ناخواه، واقع خواهند شد؛ مثل امتحاناتي که براي حضرت ابراهيم - علي نبيّنا
و آله و عليه السّلام - اتّفاق افتاد: «وَ إِذِ ابْتَل ى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِما ت ... 2» .
در اين موارد، امتحان کننده و فاعلِ فتنه، خداست. حتّي گاهي قرآن امور کوچکي را به
عنوان فتنه معرّفي م يکند که انسان تعجّب مي کند. در سوره مدثّر م يفرمايد: «عَلَيْها تِسْعَةَ
عَشَر 3» :موکّلين دوزخ نوزده نفرند؛ بعد م يفرمايد: «...وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلاَّ فِتْنَةً ... 4» : اينکه
ما مي گوئيم: عدّه آ نها نوزده نفر است، خود اين گفتن، براي شما امتحان است؛ چرا؟
چون در کتابهاي سابق هم اين مطلب آمده بود، و بيان آن موجب م يشود تا مؤمنين
يقين پيدا کنند که اين مطلب صحيحي است و بر ايما نشان افزوده شود، و بگويند:
خدا فرموده، پس درست است:
«... لِيَسْتَيْقِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذينَ آمَنُوا
إيماناً... 5» .
امّا آن ها که ريگي به کفش دارند مي گويند: عدد نوزده چه خصوصيّتي
دارد؟ چرا کمتر يا بيشتر نشد؟ اي نها امتحاناتي است که خداوند حتّي در اين امور
جزئي، پيش م يآورد. ما بايد حوا سمان جمع باشد که همه امور اين عالم براي ما امتحان
است، و وظيفه ما در مقابل اين موارد آن است که سعي کنيم امتحان درستي پس دهيم.