فصل ششم:
نقش شيطان در فتن ههاي بشري
توحيد افعالي در فتن هها
گاهي به امتحان، فتنه و الفاظي مشابه آن، گفته م يشود. امّا آن طور که از بررس يهايلغ تشناسانه برم يآيد، در اصل ريشه فتنه، به يک معنا، معناي سختي، آشفتگي، گرفتاري
و امثال اين ها نهفته است؛ ولي ويژگي هائي که در واژه فتنه ملحوظ است و غالباً به ذهن
متبادر م يشود، در امتحان، اختبار و ابتلا، اين اندازه ملحوظ نيست. اين طور الفاظ که
کمابيش با هم مشابهت هائي دارند، و در مقام استعمال برخي از آنها امتيازاتي دارند، را
معمولاً با مسامحه، مترادف مي گويند.به هر حال خداي متعال اموري را براي انسان پيش مي آورد که انسان بر سر دو راهي
قرار گيرد و مجبور باشد يکي را انتخاب کند. اين امور گاهي مستقيماً به خدا نسبت داده
مي شود، و گفته م يشود: خدا اين امور را وسيله امتحان قرار داده است، يا خدا خودش
مي گويد: ما اين ها را فتنه قرار داديم. مثلاً در مورد ناقه ثمود، خداي متعال م يفرمايد:
«إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً ... 1» . وقتي آن ها درخواست کردند که ناقه از کوه بيرون بيايد،
خداي متعال فرمود: ما اين کار را انجام م يدهيم و اين ناقه را بيرون م يآوريم؛ ولي اين
يک فتنه است؛ يعني وسيله آزمايشي است، که آيا ايمان مي آوريد يا لج بازي مي کنيد
و عناد م يورزيد. به هر حال در برخي موارد به طور صريح، خداوند مي فرمايد: اين کار
ماست و من اين ها را فتنه قرار دادم.در بعضي موارد هم فتنه به شيطان نسبت داده مي شود. مانند اين آيه شريفه که م يفرمايد:
«يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّة ... 2» : مبادا شيطان شما را
مورد فتنه قرار دهد. در اينجا فتنه کننده، شيطان است. در بعضي موارد، فتنه به انسا نها
نسبت داده شد هاست. در سوره عنکبوت مي فرمايد: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِا فَإِذا
أُوذِيَ فِي ا جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذابِ ا َّهل ... 3 » : بعضي از مردم وقتي مورد اذيّت و آزار
قرار مي گيرند، اين سخت يهائي که از ناحيه مردم متوجّه آ نها مي شود را، مثل عذاب
الهي تلقي م يکنند؛ يعني خيلي برايشان ناگوار است و در مقابل اي نها به زانو در مي آيند.