فصل شانزدهم :
تضعيف عالمان ديني،
راه تضعيف باورها و ارزش ها
جنگ نرم
در جلسات گذشته مطالبي را حول محور فتنه مطرح کرديم. از بح ثهاي مفهوم شناسانهبه اين نتيجه رسيديم که فتنه کاربردهاي متفاوتي دارد و آن معنايي که امروز در فرهنگ
ما شناخته شده است، عبارت است از مجموعه اي از فعالي تهاي سازمان يافته براي ايجاد
نوعي اختلال و تشويش در جامعه. اين فعاليّت ها گاهي صرفاً براي اهداف مادّي و
دنيوي است و در قالب فعاليّ تهاي مادي انجام م يگيرد، و گاهي فراتر از اهداف مادي
است و شامل اهداف معنوي هم مي شود. در جائي که فقط اهداف مادي دنبال مي
شود، هدف نهايي اين است که قدرت را از دست يک عدّه سلب کنند و خود آن
را تصاحب کنند. در فتنه هاي معنوي، يا در هدف و يا در روش، بيش از اين مد نظر
است؛ يعني ممکن است هدف نهايي تسلط بر ثروت، قدرت و امکانات مادّي باشد؛
امّا از آنجا که جامعه مورد نظر، يک جامعه ديني است، ابتدا با عقايد و باورهاي ديني
آن ها مبارزه مي کنند، تا زمينه براي رسيدن به آن هدف فراهم شود.
در همه انواع فتنه
يک سري سياس تهاي کلي مشترک وجود دارد؛ ولي در اين قسم اخير که پاي دين
در ميان است، خيلي روش ها پيچيده تر و شناخت و مبارزه با آن مشک لتر م يشود. اگر
بخواهيم واژه فتنه را به اين مفهوم با ادبيات امروز مقايسه کنيم، تقريباً فتنه با «جنگ نرم »
مساوي م يشود که در مقابل جنگ سخت، که واژه عربي آن «حرب » است، قرار دارد.
يعني دو گروهي که در مقابل هم قرار مي گيرند، ممکن است براي نابودي يکديگر،
علناً به روي هم اسلحه بکشند، که اين جنگ سخت است، و يا ابتداء سعي مي کنند با
فعاليّت هاي تبليغاتي به اهدافشان برسند. اگر هدف محقق شد، به همان اکتفاء مي کنند
و گرنه ممکن است به جنگ سخت هم منتهي شود. در صدر اسلام، به خصوص در
زمان اميرالمؤمنين عليه السلام هم فتنه و هم حرب وجود داشته است. قبل از خلافت
ظاهري اميرالمؤمنين، فتنه زمان عثمان و بعد فتنه جمل، فتنه صفين و فتنه نهروان بود. اول
فتنه بود؛ ولي بعد به جنگ منتهي شد. اين وقايع از جهت مقدّمات، فتنه بود؛ يعني فعاليّت
هايي صورت گرفت تا بين مردم اختلاف ايجاد شود و آن ها در مقابل اميرالمؤمنين
قرار گيرند.