ذکر برخي از اسباب تکويني امتحان
دسته ديگري از آيات، برخي نعم تهاي خاصّ را به عنوان وسيله آزمايش معرفيم يکند. منظور از خاصّ اين است که دايره اش اضيق از دسته قبل است، به اين صورت
که کليّاتي است که شامل همه چيز نم يشود. مثل «وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ
فِتْنَةٌ ... 3» : اموال شما و فرزندانتان وسيله آزمايش هستند. در ميان اموري که در دنيا
انسان به آن ها وابستگي پيدا مي کند، آ نچه طبيعي تر و عمومي تر است اين دو امر است.
شايد در هيچ جاي دنيا انساني پيدا نشود که نسبت به اموال دنيا يک تعلّق خاطري پيدا
نکند و دلش هواي مال نکرده باشد. داشتن فرزند هم اينگونه است. تجرب ههاي عمومي
دنيا، تجرب ههاي روزگار خودمان، تجرب ههاي شخصي ما اين مطلب را نشان مي دهد. اين
دلبستگي که انسان نسبت به فرزند دارد با هيچ چيز قابل مقايسه نيست. همين طور مالي
که کسب مي کند مخصوصاً آن مالي که انسان براي به دست آوردنش زحمت کشيده
باشد. خداي متعال اين ها را به خصوص ذکر مي فرمايد، براي اي نکه توجه ما را بيشتر
جلب کند به اي نکه بدانيم اي نها اسباب امتحان است و خودش اصالت ندارد. مثال ديگر
از امور خاص، آيه معروفي است که م يفرمايد: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ
وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ 4» . مواردي که اين آيه ذکر
م يکند، شامل مال و فرزند هم م يشود؛ امّا روي اموال خاصّي تکيه کرده است. در
بعضي از تفاسير ثمرات به فرزندان هم تفسير شده است. اي نها اسباب آزمايش هستند. از
موارد ديگر اسباب امتحان فقر و غنا م يباشد. هر دو وسيله آزمايش است. در سوره فجر
م يفرمايد:
«فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ * وَ أَمَّا إِذا مَا
ابتْلَاه فقَدَرَ عَليَهِْ رِزْقهَُ فيَقَُولُ رَبيِّ أهَاننَِ 5» .
در هر دو مورد مي گويد: ما مبتلا مي کنيم. در
فارسي مبتلا کردن، تعبيري است که فقط در موارد سختي بکار م يرود؛ امّا در اصطلاح
قرآني اين طور نيست؛ بلکه هر امتحاني، ابتلا است.