ارزش همّت بلند به متعلّق آن است
ممکن است سؤال شود که مگر همّت بلند داشتن بد است؟ اين که مقام معظّم رهبريمي فرمايند: «همّت تان را مضاعف کنيد »، معلوم مي شود که همّت مضاعف خوب است
و بايد همّت را چند برابر کرد. اين گونه شبهات از قبيل مغالطاتي است که شيطان از آن
استفاده مي کند و مغالطه اي از قبيل سوءاستفاده از اشتراک لفظي است. آيا وقتي ايشان
از همّت مضاعف سخن گفت، به ذهن کسي آمد که مقصود ايشان اين است که فکر
هيتلري پيدا کنيد؟ پيداست که همّت مورد نظر ايشان، همّت در راهي إلهي و خداپسند
است؛ چون کساني که کم همّت اند، در مسير صحيح هم که واقع مي شوند، خيلي
پيشرفت نمي کنند. اصل اين که انسان داراي همّت بلند باشد، خيلي خوب است؛ امّا اين
که همّتش را در چه راهي مصرف کند، ارزشش را متفاوت مي کند؛ اگر در راه خوب
مصرف کند، خيلي خوب است و اگر در راه بد مصرف کند، خيلي بد است.همّت با اهتمام و اهمّيت هم ريشه است، و همّت بلند داشتن يعني اين که انسان به کم قانع
نباشد. از افراد دون همّت که بگذريم، کساني هستند که داراي مراتبي از همّت اند و در
هر کاري که واقع مي شوند تا حدودي پيشرفت مي کنند؛ مثلاً اگر اهل عبادت شدند،
سعي مي کنند مسائل شرعي را ياد بگيرند تا واجبات را انجام دهند و محرمات را ترک
کنند. امّا کساني هستند که به اين قانع نيستند، بلکه دوست دارند مستحبات را هم انجام
دهند و مکروهات را ترک کنند و بالاتر از اين کساني هستند که به مقامات بالاتري مي
انديشند.
ايمان مراتب زيادي دارد و کساني که در اين راه قدم برمي دارند، پيشرفت شان
به همّت شان بستگي دارد. برخي به همين قانع مي شوند که در جهنّم مخلّد نشوند، و در
مقابل، کساني هستند که اگر امکان داشت به حدّ پيامبر و امام برسند، همّتش را داشتند
و تلاش مي کردند که به آن جا برسند. اين که افرادي که داراي همّت بلند هستند، در
چه راهي اين همّت را مصرف مي کنند، بستگي به دستگاه ارزشي مورد قبول فرد دارد؛
يعني چه چيز را خوب بداند. هر انساني بالفطره طالب کمال است. خداوند موجودي که
کمال طلب نباشد، خلق نکرده است، ولي افراد در تشخيص مصداق کمال با هم متفاوت
هستند. افرادي که در رسيدن به کمال حقيقي پيشرفتي ندارند يا به اين خاطر است که
تشخيص شان نسبت به کمال متفاوت است و يا انگيزه شان ضعيف است.
در ميان انسان ها آن هائي هم که همّت بلند دارند، اکثراً متعلّق همّت شان امور دنيائي
است.