فصل يازدهم :
وظايف ما در فتنه ها
در چند جلسه گذشته در مورد فتنه بحث مي کرديم. آخرين بحث اين بود که ما درمقابل فتنه ها چه وظيفه اي داريم. گفتيم: در فتنه هاي فردي که آزمايش هاي فرديِ
روزمرّه اند، تنها وظيفه اين است که ببينيم تکليف شرعي چيست و آن را انجام دهيم؛
ولي در فتنه هاي اجتماعي ما سه گونه وظيفه داريم: يک وظيفه اين است که خود را از
آفات فتنه حفظ کنيم تا طعمه شيطان نشويم. وظيفه ديگر اين است که از مردمي که در
معرض فتنه اند با آگاهي بخشي، دست گيري کنيم، و وظيفه سوم مقابله با فتنه انگيزان
است.
شناخت هاي لازم براي مقابله با فتنه ها
انجام اين وظايف فرع بر اين است که قبول داشته باشيم که فتنه اي در کار است، و بعدفتنه جويان را بشناسيم و بدانيم که چگونه کساني را به دام مي اندازند، و شرط سوم اين
است که بفهميم در مقابل اين ها بايد چه کار کنيم.شايد شرط اوّلي که گفته شد، کمي خنده دار به نظر برسد. البته بعد از اين وقايع اخير،
بعيد است که آدم عاقلي پيدا شود که در وجود فتنه ها و فتنه انگيزان شک داشته باشد؛
ولي قبل از اين که به اين حدّ از رسوائي برسد، بسياري از افراد در وجود آن تشکيک
مي کردند. از همان اوايل انقلاب حضرت امام رضوان الله عليه مکرّر نسبت به وجود
فتنه ها هشدار مي دادند، ولي در مقابل امام، کساني که گاه عناويني مثل روشنفکر و
رهبر فکري و ... را يدک مي کشيدند و مي کِشند، مي گفتند: «توطئه اي وجود ندارد.
اين ها همه توّهم است. مردمي در اين جا حکومت شان را عوض کرده اند و از طرف
ديگر کساني به خاطر از دست دادن منافع شان ناراحت اند و مي خواهند از راه ديگر
منافع شان را تأمين کنند. بايد سعي شود که هم خواسته هاي آن ها و هم خواسته هاي
مردم تأمين شود. اين توطئه نيست؛ يک جريان عادي و طبيعي است ». براي القاء اين
حرف تلاش زيادي کردند و مي کنند. عنوان «توهّم توطئه » عنوان مشهوري شده بود و
اين يک نوع تعريض بود به سخنان امام و مقام معظم رهبري و ساير کساني که نسبت به
توطئه ها هشدار مي دادند. شرط اوّل، در مقابل فکر اين افراد مطرح شد.