فراسوی غبار ندای انقلاب نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اوّلين باري که فتن وضع شده براي همين داغ کردن وضع شده است. اين داغ کردن يک
لوازم و آثاري دارد. به مناسبت اين آثار و لوازم، اول مجازاً و بعدها به صورت منقول،
لفظ «فتن » را در معاني ديگري استعمال کردند. معمولاً وقتي چيزي را روي آتش داغ
مي کنند، حرکتي اضطرابي در آن پيدا م يشود. لذا بعدها «فتن » را در مورد اضطرابات به
کار بردند. اضطراب گاهي اضطراب شخصي است که يک حالت رواني براي آدم پيدا
م يشود. گاهي اضطرابات اجتماعي است. جامعه متزلزل و مضطرب مي شود. تدريجاً
فتنه معاني جديدي پيدا کرده و بعد در مورد بلاهايي که براي آدم پيش مي آيد و حال
آدم را متغير و مضطرب مي کند به کار رفته است.لازمه امتحان کردن يک حالت اضطراب است؛ از اين جهت به امتحان هم فتنه گفته شده
است. در همين آيه شريفه اول سوره روم م يفرمايد: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُترَْكُواْ أَن يَقُولُواْ
ءَامَنَّا وَ هُمْ يُفْتَنُونَ » يعني آيا مردم مي پندارند که وقتي مي گويند ما ايمان آورديم، ما
همين طور از آن ها قبول مي کنيم و کار تمام م يشود و ديگر امتحان نم يشوند؟ «وَ لَقَدْ
فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم ... »: ما همه پيشينيان را امتحان کرديم شما را هم امتحان خواهيم کرد.
در اينجا فتنه به معناي امتحان است.مي توان چنين تصوّر کرد که اصل آن واژه به معني گداختن و داغ کردن بوده و بعد به
جهت لوازمش که اضطراب و... بوده، کم کم به اضطراب هاي روحي و اضطرا بهاي
اجتماعي و آشو بها و... نقل داده شده تا به آشفتگ يهاي ديني رسيده است. اگر فضايي
ايجاد شود که اعتقادات ديني مورد شک و ترديد قرار بگيرد، اين هم يک اضطرابي
ايجاد م يکند. آشفتگي و ابها مهايي که باعث م يشود کساني در دين خودشان شک
کنند، اين هم فتنه است. « ...وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل ... » مربوط به اين مورد اخير است.يعني کاري کنند که مردم در دينشان شک کند و مضطرب شوند؛ نفهمند دين حقّ و
اعتقادات صحيح کدام است. اين بدتر از آن است که کسي را بکشند. براي اي نکه وقتي
کشته شود اگر مؤمن است، به بهشت م يرود و اگر غير مؤمن است از آن بدتر نم يشود.
امّا وقتي يک مؤمني دينش مورد فتنه واقع م يشود، يعني وسايل شک و ترديد در دينش
فراهم م يشود، و بالاخره ايمانش را از دست مي دهد، ديگر اهل نجات نيست. مسلماً
اين ضررش بيش از کشتن او است. پس فتنه با چنين ملاحظاتي اين مصاديق را مي تواند
داشته باشد. در اين جا به همين اندازه اکتفا مي کنيم که فتنه معاني متعددي دارد.