ادب در بندگي - فراسوی غبار ندای انقلاب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فراسوی غبار ندای انقلاب - نسخه متنی

محمدتقي مصباح يزدي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ادب در بندگي

البته روش تربيتي قرآن اين است که معمولاً شرور را به خود انسا نها، يا به موجودات
ديگر، يا به شيطان نسبت م يدهد: «... زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُم ... 5 » . حضرت ايّوب
عرض کرد: «... مَسَّنِيَ الشَّيْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ 6 » : پروردگارا! اين گرفتاري ها را شيطان
براي من فراهم کرده است. معمولاً قرآن شرور را به خدا نسبت نمي دهد. قرآن يک
نوع ادب را به بشر م يآموزد که انسان بدي هايش را هميشه متوجّه خودش کند. گاهي
صريحاً م يفرمايد:

«ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ ا وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك... 7»

:هر خيري از خداست و بدي ها از ناحيه خودت است. حضرت ابراهيم نيز در مقابل
نمرود، وقتي مي خواست خدا را معرفي کند، گفت: «وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفين 8 » .

بيماري را به خدا نسبت نداد؛ بلکه گفت: وقتي مريض شدم، خدا مرا شفا مي دهد. اين
يک ادب است که انسان در مقام عبوديت بدي هايش را از خودش ببيند.

چون در فتنه بيشتر توجّه به مشکلات و گرفتار يها و ابهام هاست، عموماً در موارد شرّ به
کار م يرود و اين ها به غير خدا نسبت داده م يشود. البته گاهي در موارد خير هم به کار
م يرود ولذا نسبت فتن ههاي خير به خدا نفي نمي شود؛ ولي به هر حال با آن ديد توحيدي
همه اين ها انتساب به خداي متعال دارد.

/ 125