تناسب پاداش با نوع آزمايش
البته در يک چنين فضايي عمل کردن به وظيفه خيلي سخت م يشود و لذا رسول اکرمفرموده اند:
«يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ عَلَى دِينِهِ مِثْلُ الْقَابِضِ عَلَى الْجَمْرَةِ بِكَفِّه ... 5»
زماني خواهد آمد که نگه داشتن دين مثل نگه داشتن آتش سرخ شده در کف دست
است. امّا متقابلاً کساني که اين همّت را داشته باشند که اين آتش را در کف دست شان
نگه دارند، صد برابر ثواب خواهند داشت. وقتي تکليف سخت تر شد، به همان اندازه
ارزش و ثوابش هم بيشتر مي شود. وقتي امتحان سخت م يشود، از طرفي قبول شدن در
آن از امتياز بالائي برخوردار است و از طرفي ديگر مردود شدن در آن موجب سقوط
بيشتري مي شود. اين ويژگيِ امتحان است. در واقع معناي اين که در آخرالزمان فتن هها
زياد مي شود، اين است که ظرفيّت انسان ها وسعت پيدا کرده است؛ يعني انسان ها اين
قابليّت را پيدا کرده اند که از آن ها امتحا نهاي سخت گرفته شود، تا با قبولي در اين
امتحان سخت، خيلي اوج بگيرند و طبعاً اگر هم سقوط کردند، خيلي سقوط مي-کنند.
وقتي کسي که مي خواهد امتحان ديپلم بدهد را، با شاگرد کلاس اول مقايسه کنيم،
امتحان او خيلي سخ تتر خواهد بود؛ ولي اين نشانه رشد فراوان اوست که مي تواند در
اين امتحان شرکت کند. اين هم يک روي سکّه است. در دوره هاي قبل ظرفيّت چنين
امتحان هاي سختي وجود نداشته است؛ لذا در اين دوران است که يک طفل سيزده
ساله، ره صد ساله را طي مي کند.
در دوران انقلاب ما صدها مورد امثال اين اتّفاق افتاد
که گمنام اند و کسي از آن ها خبر ندارد؛ يکي از آن ها به عنوان نمونه معروف شد و
نام او ماند. در دوران دفاع مقدّس برخي افراد بسيار ترقّي کردند. بعد از آن دوران هم
و همچنين در زمان حال، چنين پيشرفت هائي براي برخي افراد واقع م يشود، امّا خدا
بندگان خود را براي ديگران زود افشا نمي کند. خداوند دوستان خود را در پرده نگه
مي دارد. آن ها با خدا روابط خاصّ دارند. در زمان حاضر در بين مردم، به وفور بندگاني
پيدا مي شوند که نظير آن ها در اعصار ديگر کم پيدا م يشود؛ بندگاني که خيلي سريع
ترقّي مي کنند. البته بايد امتحان هاي سختي را پشت سر بگذارند و با خون دل، مشکلات
فراواني را تحمّل کنند.پس وجود فتنه هاي سخت در آخرالزّمان، پيش بيني آ نها، و مقدّر بودن آن ها، معنايش
اين نيست که ما مجبوريم و بايد هر آنچه که اتّفاق مي افتد را بپذيريم. ما، چه به صورت
فردي و چه به صورت جمعي، مکلّفيم که در حدّ توان با ظلم و فساد مقابله کنيم، خواه
ظلم از طرف افراد زورگوي داخلي، و خواه ظلم جهاني و از طرف دولت هاي زورگو
باشد.