فصل هشتم:
وسيله آزمايش ، دل بستن ندارد
شبهاتي در رابطه با فتنه ها
در اينجا دو شبهه پيش م يآيد
1. وقتي خدا به وسيله شيطان کاري را انجام مي دهد، يعني شيطان از طرف خدا مأموراست که اين کار را انجام دهد؛ پس بايد از خدا طلبکار هم باشد، و مي تواند بگويد: من
براي نقشه شما، کار مي کنم و نبايد مؤاخذه شوم.2. اگر فتنه اي که انسا نها بر پا مي کنند، يا فتنه اي که شيطان انجام مي دهد، به خدا هم
نسبت داده شود، اين باعث مي شود که بعضي شرور به خدا نسبت داده شود؛ درحال يکه
«... الْخَيْرُ فِي يَدَيْكَ وَ الشَّرُّ لَيْسَ إِلَيْك ... 1 » .پاسخ شبهه 1 : حاکميّت تدبير عام الهي بر همه هستي
جواب را با يک مثال شروع مي کنم. فرض کنيد شما بايد شخصي را ملاقات کنيد تا
به شما کمکي کند؛ ولي فکر مي کنيد که او در شهر ديگري زندگي مي کند و بايد
سفر کنيد تا او را ببينيد. صبح از خانه بيرون مي آييد که مثلاً با اتوبوس به دانشگاه، يا
به دنبال کسب و کارتان برويد؛ يعني با قصد و اراده خود براي انجام کاري از خانه
بيرون آمده ايد. اتّفاقاً وقتي سوار اتوبوس مي شويد، مي بينيد آن رفيقي که دنبالش بوديد،
پهلوي شما نشسته است. فکر م يکرديد بايد رنج سفر را تحمل کنيد يا چند روز معطّل
شويد تا او را ببينيد؛ امّا اتفاقاً او را مي بينيد.
معمولاً اين گونه جريانات را مي گوئيم:
اتّفاقي پيش آمد؛ امّا با ديد توحيدي، نه هيچ کدام از اي نها، اتّفاقي، و نه هيچ کدام
جبري است. شما که از خانه بيرون آمديد با نيّت و اراده خودتان آمديد و کسي شما را
مجبور نکرد. آن رفيق شما هم مجبور نبود بيايد. او هم در فکر خودش کاري داشته، و
به خاطر آن به اين شهر آمده بود، و اين دو قضيه با هم تلاقي پيدا کردند. آموزه ديني
اين است که همه اين حوادث يک تدبير فوقاني دارد. يعني شما با اراده خودتان از خانه
بيرون م يآييد. او هم با اراده خودش از خانه بيرون مي آيد و اصلاً در ذهنش نيست که
شما هم هستيد، يا با او کاري داريد؛ ولي اي نجا يک تدبير الهي، فوق تدبير شما و او
وجود دارد که شما بايد همديگر را ملاقات کنيد.