انواع فتنه هاي بشري - فراسوی غبار ندای انقلاب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فراسوی غبار ندای انقلاب - نسخه متنی

محمدتقي مصباح يزدي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انواع فتنه هاي بشري

اين حوادث انساني که به يک معنا مصداق فتنه الهي و به يک معنا فتنه شيطاني است، به
دو صورت انجام مي گيرد:

1 وسيله امتحان در بعضي از اين موارد، مستقيماً امري ديني نيست؛ يعني گاهي آنچه
که منشأ فتنه م يشود، يک امر دنيوي است؛ مثل اکثر اختلافاتي که بين گروه هائي از
انسان ها بر سر اموال، رياست، مسائل جنسي و امثال اين ها اتّفاق مي افتد. اين نوع فتنه سه
محور عمده دارد: 1. مال، 2. مقام، و 3. شهوت.

وقتي بسياري از گرفتار يها، جن گها،
کشت و کشتارها که در طول تاريخ واقع شده است را ريشهي‌ابي مي کنيم، مي بينيم منشأ
آن ها همين امور است. يا مي خواهند اموال ديگران را تصرف کنند، يا مي خواهند بر
ديگران سيادت و آقايي داشته باشند، و يا مسائل جنسي است. جامع اين سه محور،
حبّ دنيا است. البته جهت امتحان الهي بودنش، اين است که خدا به وسيله مال يا مقام
يا مسائل جنسي -از آن جهت که امر و نهي الهي به آن تعلق مي گيرد، و نتيجه اش
موجب ثواب و عقاب اخروي م يشود- فرد را امتحان م يکند؛ به اين نحو که وقتي
اين درگير يها پيش م يآيد، آيا مرتکب حلال مي شوند يا حرام؟

پس موضوع امتحان
ابتدائاً مسائل دنيائي است. يعني دعوا بر سر اين است که يکي مي گويد: اين مال من
است، من بايد داشته باشم و ديگري مي گويد: من بايد داشته باشم. صحبت بر سر حلال
و حرام بودن نيست؛ صحبت بر سر اين است که يکي مي گويد: من بايد رئيس باشم
و ديگران بايد از من اطاعت کنند، و ديگري مي گويد: من بايد رئيس باشم. البته اين
يک طيف وسيعي از مراتب دنياپرستي را شامل م يشود. مراتب ساده آن از اجتماعات
کوچک مثل يک خانواده يا يک روستا شروع م يشود تا مي رسد به آنجا که بگويد:
«أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى 14 » .

2 يک بخشي از اين امتحانات، يا فتنه هاي اجتماعي و انساني اموري است که مستقيماً
مربوط به دين است. يعني آ نچه ابزار و موضوع فتنه و درگيري م يشود، خود مسئله
دين است.

مثلاً در درون يک دين، طرفداران دو مذهب بر سر اين که مذهب من حقّ است يا
مذهب تو، با هم درگير مي شوند. اينجا صحبت اين نيست که چه کسي رئيس باشد.

/ 125