معنائي استنباطي براي فتنه
بر حسب يک استنباط ظنّي مي توان گفت: در ميان اين آزمايش ها آن مواردي که اهميّتبيشتري دارد و گرفتاري و درگيري و ابهام آن بيشتر است، علاوه بر اي نکه مفاهيمي
چون ابتلاء و امثال آن بر اينها اطلاق م يشود، مفهوم فتنه هم به اينها اطلاق م يشود.
«فتنه » آن آزمايش هايي است که حساس، کارساز و نقطه عطف است و به طور کلي
اهميّت بيشتري دارد. با توضيحي که گذشت، همه چيز و همه کس براي ما آزمايش
است، امّا قرآن روي موارد به خصوصي تأکيد کرده است که اي نها موارد آزمايش
هستند، تا ما بيشتر توجّه داشته باشيم. گاهي با نون تأکيد ثقيله و با قسم مي گويد: «وَ
لَنَبْلُوَنَّكُ م... 19» .بخشي از موارد آزمايش، امور مادي هستند:
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ
نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرات ... 20» .
اين يک بخشي از وسايل امتحان است.
گرسنگي، خوف و ناامني، از دست دادن زن و فرزند، از بين رفتن اموال ، اي نها همه
وسايل آزمايش است.بخش دومِ موارد امتحان، مربوط به جهات فکري و عقيدتي است. وسوس ههايي که
شياطين، وسوسه مي کنند و القائاتي که شيطان القاء مي کند، وسيله آزمايش است:
«لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَة ... 21» . به اين موارد به خصوص توجّه کرده است. همه آنچه
در زمان ما از شبهات و شکوکي که در اعتقادات ديني إلقا م يشود و دائماً رسان ههاي
خارجي و سايت هاي وابسته براي تضعيف عقايد پخش و توزيع م يکنند، همه در قسم
دوّم قرار مي گيرد. اين ها فتن ههاي ديني، فکري، و اعتقادي است. اين موارد است که
مصداق «...وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل... 22» و مصداق «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لاتَكُونَ فِتْنَه... 23» است.
فتنه هاي ديگر که با قتال رفع نم يشود. وقتي مي گويد: با مشرکين قتال کنيد حتّي
لاتکون فتنة، يعني تا زمينه گمراه کردن ديگران از بين برود.