فراسوی غبار ندای انقلاب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فراسوی غبار ندای انقلاب - نسخه متنی

محمدتقي مصباح يزدي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

البته ما تعصّبي نسبت به آخوند بودن نداريم. خودمان هم مي دانيم که عيب هاي زيادي
در ما وجود دارد. همه جا عيب وجود دارد، ما هم داريم؛ متأسفانه برخي عيب ها هم در
ما وجود دارد که توقع آن از ما نمي رود. ولي منظور بنده اشاره به آن جهت مثبت حوزه
علميه بود که دشمن درصدد تخريب آن است، و آن اين که دين شناسان در حوزه علميه
تربيت مي شوند و اگر به دنبال دين شناس باشيم، بايد در ميان همين آخوندها دنبال آن
بگرديم. دانشگاه هاروارد که به کسي اسلام ياد نمي دهد. اگر کسي عالم به قرآن باشد،
از همين مدرسه فيضيه و امثال آن فارغ التحصيل شده است. حضرت امام، آقاي مطهري،
آقاي بهشتي و امثال ايشان اسلام شناس بودند. مرکز و پايگاه ديني، حوزه علميه است.
بله، اگر بخواهند در يک رشته خاصّي، مهندس و متخصّص تربيت کنند، و فن آوري
آن در يک کشوري بيشتر است، بايد نيرو به آن جا بفرستند تا درس بخواند و در آن
رشته متخصّص شود. اما اگر کسي بخواهد در رشته علوم ديني متخصّص شود، بايد در
حوزه علميه قم درس بخواند. آن کساني که مي خواستند مردم را از عالم ديني جدا
کنند، نقطه ضعف هاي آخوندها را پيدا مي کردند که گاهي هم وجود داشت ، و آ نها
را زير ذرّه بين مي گذاشتند و در نشريات به صورت کاريکاتور، اشعار هجو و ... منتشر
مي کردند، و هدفشان جدا کردن مردم از روحانيّت بود.

اين يک کار حساب شده بود و براي رسيدن به آن هدف بايد اين کار را مي کردند.
کسي که بخواهد مردم متديني را به تسليم وا دارد و شکست دهد، بايد دينشان را شکست
دهد. چگونه مي توان دين را شکست داد؟ براي اين کار ابتداء بايد با ترور شخصيّت،
عالمان ديني را شکست داد. اگر اين روش کارساز بود، بيش از اين احتياجي نيست و
آن ها به هدفشان مي رسند. وقتي مردم از علما جدا شدند، ديگر هر نوع انحرافي ممکن
است براي آن ها پيش آيد. اگر اين روش کارساز نبود، اقدام بعدي ترور فيزيکي است.
چرا در آغاز انقلاب بايد ع مّاله مطهري به شهادت برسد؟ آيا در آن وقت هيچ شخصيّت
سياسي يا نظامي در ايران فعّال تر از آقاي مطهري نبود؟ بله، شخصيت هاي سياسي و
فرماندهان نظامي زيادي بودند؛ ولي به سراغ آقاي مطهري رفتند، چون مي دانستند امثال
آقاي مطهري باعث پيش رفت فکري انقلاب مي شوند و اسلاميّت اين نظام را تأمين مي
کنند. باقي ماندن فکر و باور اسلامي و پاسخ گوئي به شبهات کار هر کسي نيست. اين
ميدان پهلواني مثل او م يخواهد. چون در آن زمان واقعاً کسي مثل آقاي مطهري نبود
که بتواند از عهده اين کار بر آيد. بعد از ايشان هم چند نفر مثل ايشان، مرد اين ميدان
بودند. شهادت ايشان يک برنامه کاملاً حساب شده بود.

به موازات چنين اعمالي، برنام ههايي براي تضعيف و متّهم کردن ديگران را اجراء مي
کنند؛ مثل متّهم کردن به بي سوادي، کم عقلي، مفاسد اخلاقي، اقتصادي و امثال اين
امور که مردم نمي پسندند تا بين مردم و روحانيّت فاصله بيافتد. امام که فرمود: «اسلام
منهاي روحانيّت يعني اسلام منهاي اسلام » دقيقاً مي فهميد چه مي گويد. اين فرمايش
ايشان قبل از پيروزي انقلاب مطرح شد. کساني اين شعار را مطرح کرده بودند که
«دکتر مصدق اقتصاد منهاي نفت را پيشنهاد کرد، و ما اسلام منهاي روحانيّت را پيشنهاد
م يکنيم. » امام در مقابل ايشان اين جمله را فرمود. اين سخن امام از روي تعصّب صنفي
نبود؛ امام پاک تر، مبرّاتر و فراتر از اين حرف ها بود. او مي ديد که نتيجه ضربه زدن به
روحانيّت، اين است که مردم نتوانند از علوم اه لبيت عليهم السلام و معارف اسلام،
به درستي استفاده کنند؛ در اين صورت مي توان به هر مسأله اي رنگ و لعاب اسلامي
زد و با آن به نام اسلام، ديگران را فريب داد. اين يک بخش کار بود. ان شا ءالله جلسه
بعد، اگر توفيقي بود در مورد زمينه هاي جنگ نرم و تطبيق آن ها بر آنچه انجام گرفته،
صحبت خواهم کرد.

وصلي الله علي محمد و آله الطاهرين.

/ 125