فراسوی غبار ندای انقلاب نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
چنين کساني
تسليم شيطان م يشوند، و شيطان هم بر آ نها مسلط م يشود، و ا ابتدائاً شيطان نمي تواند
هيچ کسي را به زور وادار به گناه و انحراف کند. پس آن فتن ههائي که موجب گمراهي
م يشوند و آن امتحان هائي که موجب مردود شدن م يشوند، همه به شيطان هم نسبت
داده مي شود. يعني شيطان به انسان کمک مي کند که راه بد را انتخاب کند و توجّه به
عواقب گناه نداشته باشد و عقل خودش را زير پا بگذارد. در اين جا چون شيطان هم
کمک مي کند، به او هم نسبت داده م يشود.
امّا مجموع اين عالم، دستگاهي است که خدا بر پا کرده است. انسان را با فطرت
الهي اش، با غرايزش و با عقلي که به او داده است و عواملي چون انبياء که به طرف خير
دعوت م يکنند و عواملي مانند شياطين انسي و جنّي که انسان را به طرف شرّ دعوت
مي کنند، همه اين ها، دستگاهي است که خدا برقرار کرد هاست.
پس همه اي نها را در
يک مرحله عالي تر و با نگاه توحيدي، مي توان به خدا نسبت داد. خداست که انسان را
م يآزمايد، و وسيله پيروزي در آزمايش، يا شکست در آزمايش را فراهم م يکند. ...«
إنِْ هِيَ إلِا فتِنْتَكَُ تضُِلُّ بهِا منَْ تشَاءُ وَ تهَْدي منَْ تشَاءُ ... 12» . با اين ديد اضلال هم به خدا
نسبت داده م يشود؛ چون وسيله اضلال، شيطان بود و شيطان را خدا آفريده و قدرت
گمراه کردن را به او داده است. پس اين نسب تها همه صحيح است و هيچ کدام ديگري
را نفي نمي کند.