چند نكته مهم - زندگی سیاسی امام هشتمین (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگی سیاسی امام هشتمین (ع) - نسخه متنی

سید خلیل خلیلیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چند نكته مهم

اكنون پيش از بررسى علل بيعت بايد چند نكته مهم را از نظر بگذرانيم:

الف ـ طبيعى است كه چنين اقدام از سوى مأمون خشم عباسيان را برمىانگيخت؛ كسانى كه از پيش تخم كينه را مىكاشتند و برادرش امين را بر ضدّ او حمايت مىكردند. در برافروختگيشان همين بس كه از شنيدن اين خبر صاعقهآسا حاضر شدند فرد دون همّتى همچون ابراهيم بن شكله آوازهخوان، برايشان خليفه بشود. آنها فرد با كفايتى نداشتند كه بازىهاى سياست و زيركى و نيرنگى دولتمردان را بتواند درك كند.

ب ـ ولى از اين همه وحشت چه سود اگر خلافت به كلى از ميانشان رخت برمىبست و خونهايشان پيوسته بر زمين ريخته مىشد. مأمون در نامه خود به عباسيان اين نكته را چنين بيان داشته: «علّت آن كه خواستم براى على بن موسى بيعت بگيرم، گذشته از لياقت ذاتى وى اين بود كه خواستم با ايجاد دوستى بين خود و ايشان، خونهاى شما حفظ شده و حمايتتان كرده باشم ... .»

شبيه اين مطلب در اصل سند ولايتعهدى نيز بيان شده است.

بنابراين آنان بايد كمتر خشمناك مىشدند، چه در پايان كار حتمأخوشحالى فراوان مىيافتند، يعنى آنگاه به كه به حقيقت امر پى برده مىفهميدند كه بازى مأمون به خاطر ابقاى عباسيان بر تخت حكمرانى و نابود ساختن بزرگترين دشمنانشان مى بود. شگردى كه مأمون برگزيده بود به مراتب از برخورد مسلّحانهاش با دشمن سودمندتر بود.

ج ـ حق آن است كه بگوييم انتخاب امام رضا (ع) از سوى مأمون به عنوان وليعهد شگرد موفقيّتآميزى بود. بعدأ اين موضوع را توضيح مىدهيم. اين خود دليل بر زيركى و تدبير مأمون بود كه مىدانست با مشكلات چگونه دست و پنجه نرم كند.

د ـ انتخاب امام براى وليعهدى، كه جز با تهديد به قتل پذيرفته نشد، در ابتداى امر مشكلات و دردسرى بزرگ براى مأمون در بر داشت. ولى بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه امام بزرگترين منبع خطر بشمار مىآمد كه در ميان طبقات مختلف از امتّ اسلامى نفوذ بسيارى داشت.
مأمون هرگز چنين انتخابى نكرد مگر پس از آن كه مطمئن گرديد كه خلافت در خانواده خودش باقى مىماند. امام (ع) بيست و دو سال از او برزگتر بود و اين خود يكى از دلايل اطمينانش به اين امر بود كه در صورت جريان طبيعى امور و مصون ماندن خليفه از توطئهها و سوءقصدها، بعيد مىنمود كه وليعهد چنانى روزى به خلافت دست يابد.

ه ـ بنابراين آنچه او اقدام كرده بود هرگز انتظارش نمىرفت، چه او برادر خود را به خاطر خلافت به قتل رسانده و خود نيز از دشمنان اهل بيت بشمار مىرفت. لذا نياز به آن داشت كه صدق و اخلاص خود را اثبات كند و براى اين منظور دست به انجام چند كار بزند:

نخست آن كه جامه سياه را كه شعار عباسيان بود، از تن بهدرآورد و جامه سبز پوشيد. سبز شعار علويان بود كه مى گفتند، لباس اهل بهشت سبز است. (69) البته دوران اين تظاهر با درگذشت امام رضا (ع) به سر رسيد و مأمون چون به بغداد بازگشت، پس از گذشت هشت روز، به قول مورّخان، و يا سه ماه مجددأ جامه سياه را بر تن كرد.

دوّم آن كه دستور داد تا به نام امام رضا (ع) سكه بزنند.

سوّم آن كه دختر خود را به رغم اين كه چهل سال از امام (ع) كوچكتر بود، به زناشويى وى درآورد. همچنين دختر ديگرش را به همسرى امام جواد درآورد كه هنوز صغير و طفل هفت سالهاى بود. (70)

شايد هم هدف از اين ازدواجها گماشتن مأموران داخلى بر خانواده امام مىبود و اين زنان مى توانستند وسيله نابودى امام نيز واقع بشوند. چنان كه در مورد امام جواد همسرش بود كه او را مسموم ساخت. مأمون مىخواست همين نقشه را در مورد وزيرش فضل بن سهل نيز اجرا كند، يعنى دخترش را به او تزويج كند ولى هر چه كرد، فضل زير بار نرفت.
چهارم آن كه، كه به ظاهر براى امام بسيار احترام و تجليل قائل مىشد و علويان را نيز بسى اكرام مىنمود، وى خودش مىگفت كه اينها نشانه سياست و زيركى اوست و منظورى جز رسيدن به هدفهاى سياسى ندارد.

و ـ مأمون در تمام اين جريانها مطمئن بود كه هيچ كدام از آنها ـ حتى بيعت به نفع امام ـ به زيان وى تمام نمى شود. چه مصمّم شده بود كه به شيوههاى خاصّ خود طى يك نقشه دراز مدّت، امام را كم كم از صحنه بيرون براند. خود او تصريح كرده بود كه مىخواهد طورى گام بردارد كه امام را در نزد مردم بىلياقت براى امر خلافت جلوه دهد. بعداً در اينباره سخن خواهيم داشت.

هدفهاى مأمون از بيعت

چشمداشت مأمون از گرفتن ولايتعهدي امام رضا (ع) تأمين هدفهايي بود كه به اجمال ذيلأبيان ميگردد:

/ 101