آيه: 64 وَيَا قَوْمِ هَـذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ - تفسیر نور سوره هود نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نور سوره هود - نسخه متنی

محسن قرائتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه: 64 وَيَا قَوْمِ هَـذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ

ترجمه:

و )صالح در بيان معجزه ى خود گفت:( اى قوم من! اين شتر ماده )كه به اراده ى( خداوند )آفريده شده( معجزه اى براى شماست، پس او را آزاد بگذاريد تا در زمين خدا )چرا كند و از مراتع و علف هاى آن( بخورد، و آزارى به اونرسانيد كه بزودى عذاب )الهى( شما را فرا خواهد گ رفت.

نكته ها:

ناقه ى حضرت صالح از جهات زيادى استثنايى بود: (457)

1- از دل كوه بيرون آمد، 2- بدون تماس با شتر نر حامله بود، 3- يك روز تمام آب روستا را مى خورد، 4- به اندازه نياز مردم منطقه شير مى داد، 5 - مردم هيچ مسئوليّتى در قبال او نداشتند.

حضرت صالح عليه السلام به مردم فرمود: من از بُت هاى شما چيزى درخواست مى كنم و شما نيز از خداى من چيزى بخواهيد، هر كدام از بت ها و خداوند كه پاسخ مثبت دادند، همگى او را مى پرستيم. مشركين پذيرفتند. خواسته آنان اين بود كه همين الآن يك شتر ماده در حالى كه ح امله هم باشد از دل اين كوه بيرون بيايد. خداوند درخواست آنان را اجابت فرمود و شتر با تمام اين شرايط از ميان كوه خارج شد. (458)

پيام ها:

1- دليل و معجزه ى پيامبر الهى بايد براى مردم، محسوس، قابل فهم و در معرض ديد باشد.هذه

2- دست قدرتِ خداوند باز و او سبب ساز است و مى تواند خروج شترى را از دل كوه، معجزه ى پيامبرى قرار دهد. هذه ناقة اللَّه

3- ناقه ى صالح، معجزه اى بزرگ بود. ناقة اللَّه لكم آية

4- بايد به مقدّسات احترام گذاشت.فذروها ، لاتمسّوها

5 - اهانت به مقدّسات، عذاب فورى خداوند را بدنبال دارد.عذاب قريب


457-ماجراى ناقه ى صالح در آياتى از سوره شعرا (158 - 155) وسوره قمر (31 - 27) نيز آمده است.
458-تفسير اطيب البيان.

/ 123