)شعيب( گفت: اى قوم من! آيا انديشيده ايد كه اگر من دليل روشنى از طرف پروردگارم داشته باشم و او مرا رزق نيكويى )مثل نبوّت( از سوى خود عطا كرده باشد، )چگونه مى توانم مخالفت او كنم؟( و من نمى خواهم نسبت به آنچه شما را از آن نهى مى كنم، خود مخالفت كنم )ومرتك ب آن شوم(. من به جز اصلاح به مقدار توانم، خواسته ى ديگرى ندارم و جز به لطف خداوند، توفيقى براى من نيست، )از اين روى( بر او توكّل كرده ام و به سوى او بازگشته ام.
نكته ها:
در آيه ى قبل، كفّار اعتراض داشتند كه چرا ما از تصرّف در اموالمان آزاد نباشيم؟ حضرت شعيب عليه السلام در اين آيه جواب مى فرمايند كه اگر من شما را از تصرّفِ بى قيد و شرط محدود مى كنم، به جهت اصلاح زندگى و جامعه ى شماست، نه به خاطر دشمنى، حسادت، تنگ نظرى و يا امور ديگر، زيرا مصالح فردى نبايد موجب ضرر و زيان به مصالح عمومى شود.
پيام ها:
1- نبوّت بر اساس معجزه وبيّنه است. كنت على بيّنة )قوانين بر پايه دليل است( 2- انبياعليهم السلام همه چيز را از خدا مى دانند. ربّى ، رزقنى 3- گمان نكنيم زندگىِ خوب، با كم فروشى وحرام خوارى بدست مى آيد، زيرا انبيا و اولياى الهى بدون آلودگى به اين گناهان، روزىِ نيكو داشته اند. رزقنى منه رزقاً حسنا )روزى نيكو آن است كه بر اساس كم فروشى وظلم نباشد( 4- روزى انسان از خدا وبه لطف اوست، نه به زرنگى. رزقنى منه 5 - در مقابل كفّار كه مى گفتند: اموالنا حضرت شعيب عليه السلام فرمود: رزقنى منه رزقاً حسنا يعنى گمان نكنيد كه من مشكل مالى دارم. 6- آمر به معروف و ناهى از منكر بايد قبل از ديگران، خودش اهل عمل باشد. انبيا فقط طرّاح و فرمانده نبودند، بلكه خودشان از بهترين مصاديق اهل عمل بشمار مى رفتند. و ما اريد ان اخالفكم الى ما انهاكم عنه 7- انبياعليهم السلام نه تنها برخلاف دستورهاى الهى عمل نمى كردند، بلكه حتّى به فكر خلاف هم نبودند. و ما اريد ان ...8 - هدف انبياعليهم السلام اصلاح انسان ها و جوامع بشرى است. ان اريد الاّ الاصلاح 9- مرز كار انبيا توان وقدرت آنهاست، نه ساعت، روز، ماه وسال. مااستطعت 10- اراده ى كارها از ما، ولى ميزان توفيق از خداست. ان اريد ، ما توفيقى الا بالله 11- در كارها آخرين تلاش را به كار ببريم، ولى بدانيم كه موفّقيّت به دست خداوند است. ما استطعت و ما توفيقى ...12- توكّل زمانى نتيجه بخش است كه در كنارِ تلاش باشد. ما استطعت ، توكّلت 13- مصلح بايد خود صالح و اهل ايمان، توكّل، انابه و سوز باشد. مااستطعت، عليه توكّلت و اليه اُنيب 14- در اين آيه براى آمر به معروف و ناهى از منكر اين سفارها شده است: الف: شخصاً اهل عمل باشد. ما اريد ان اُخالفكم الى ما انهاكم عنه ب: هدف او اصلاح جامعه باشد. ما اُريد الاّ الاصلاح ج: توفيق كارش را از خداوند بداند. و ما توفيقى الاّ باللَّه د: هميشه بر او توكّل نمايد. عليه توكّلت ه : در مشكلات به او پناه ببرد. اليه اُنيب