درس دوازدهم :آزادى معقول - درس هایی از وصیت نامه امام خمینی (ره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درس هایی از وصیت نامه امام خمینی (ره) - نسخه متنی

محمد شفیعی مازندرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پرسش

1. معناى وحدت چيست.

2. وحدت اسلامى كدام است.

3. چرا حضرت امام به مسأله وحدت توجّه تامّ داشت؟

4. هدف اساسى از همزيستى مسالمت آميز چيست.

5 . وحدت در ديدگاه حضرت امام چندگونه است.

6 . «منشور وحدت» لقب كدام آيه است.

درس دوازدهم :آزادى معقول

1. آزادى

آزادى در حوزه هاى مختلف، داراى معانى و كاربردهاى مختلف است و مصاديق متفاوتى را شامل مى شود. آزادى در حوزه دانش هايى چون: فلسفه، كلام، عرفان و تفسير، معنا و مصداقى مخصوص به همين دانش ها دارد كه در ساير علوم كمتر به چشم مى خورد; چنانكه آزادى در حوزه روان شناسى، جامعه شناسى، حقوق، سياست و اخلاق، معنا و كاربرد ويژه اى دارد كه در ساير دانش ها چندان مورد توجّه نيست.

انسان به حكم طبيعت باطنى خويش و يا به اقتضاى ضرورت زندگى به جمع مى پيوند و خواهان زندگى جمعى است. ترديدى نيست كه در زندگى جمعى فقط در پرتو اجراى برترين قانون توسطّ مجريان عدالت پيشه و دلسوز است كه هر فرد به حقوق خويش دست مى يابد و جامعه بشرى از نعمت سعادت و زندگى مسالمت آميز برخوردار مى شود. اينجا اين پرسش مطرح مى شود كه بهترين قانون توسطّ چه كسى نوشته و بهترين مجريان آن از سوى چه كسى انتخاب مى شوند؟

متألّهان بر اين نظرند كه برترين قوانين سعادت آفرين، همان است كه توسّط پروردگار متعال براى هدايت انسان وضع شده و خليفگان خدا لايق ترين مجريان قانون خدا در ميان انسان هايند. پس براى تهيّه بهترين و متعالى ترين قانون و نيز براى تعيين صالح ترين مجرى قانون، مراجعه به آراى عمومى ضرورتى ندارد. تنها براى تشخيص چگونگى اجراى قانون به آراى عمومى مراجعه مى شود. براين اساس است كه در كنار بيان الهى رهبران معصوم (حلال محمد حلال الى يوم القيامة و حرامه حرام الى يوم القيامة) مسأله شور و مراجعه به آراى عمومى مطرح مى شود. در قرآن كريم درسوره شورى آيه 38 (وامرهم شورى بينهم) و همچنين سوره آل عمران آيه 159 (و شاورهم فى الأمر) چنين آمده است كه بايد از مردم نظر خواست، ولى در امورى كه مربوط به خدا است مراجعه به آراى عمومى لازم نيست و حتّى از مراجعه به آن نيز نهى شده است (و لاتتّبع اهوائهم عمّا جاءكَ من الحق).

اسلام در امورى كه به مردم مربوط است بر مراجعه به آراى ايشان تأكيد كرده و مردم را نيز به اظهار نظر حكيمانه و آزادانه فراخوانده است. در اين گونه موارد ناديده گرفتن آراى مردم، بى احترامى به آنان و موجب كيفر در پيشگاه خدا است. اين نوع احترام در هيچ يك از مكاتب حقوقى جهان كه دم از دموكراسى مى زنند، مشاهده نمى شود. اميرمؤمنان(عليه السلام) درباره پاسدارى از حرمت انسان، به فرزند خود مى فرمايد:

لاتكن عبد غيرك و قد جعلك اللّه حرّاً.

برده ديگرى نباش; زيرا خدا تو را آزاد آفريد.

هم چنين به كسانى كه آزادى انتخابِ راه زندگى را از فرزندان خود دريغ مى كردند، فرمود:

لاتقسروا اولادكم على آدابكم فانّهم مخلوقون لزمان غير زمانكم ; فرزندان خود را به رعايت آداب خود مجبور نكنيد; زيرا آنان فرزندان زمان شما نيستند.

چنانكه در قرآن مى خوانيم: .

.. و لا يتّخذ بعضنا بعضا ارباباً من دون الله ; بگو اى اهل كتاب... و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد.

در اين آيه پيروى بى قيد و شرط از ديگران نفى شده است، زيرا انسان ها آزادند، كسى جز در برابر خدا و خليفگان او حقّ فرمان بردارى و بندگى ندارد و امتياز بندگان بر يكديگر فقط به تقواست. «انّ اكرمكم عنداللّه اتقيكم».

/ 100