عالمان دينى با نزديك شدن به دربار مغول، آنان را به آيين اسلام و مذهب تشيّع علاقه مند كردند و آنان را وسيله پيشرفت اين مذهب قرار دادند. خواجه نصيرالدين طوسى، از عالمان نامدار مسلمان كه در حبس معتصم، خليفه عبّاسى بود و پس از آن نيز توسط فرقه اسماعيليّه محبوس شد، توسّط هولاكوخان مغول آزاد شد و به دربار راه يافت. اين راه يابى زمينه ساز خدمات ارزنده اى به دين و تشيّع گرديد. اولجايتو، مشهور به «سلطان محمد خدابنده» در سال 703 به هدايت علاّمه حلّى شيعه شد. او كتاب نهج الحق در اثبات حقانيّت شيعه اماميّه را براى او نوشت. سيّدبن طاووس، فقيه نامدار و عارف فرزانه كه با تربيت شاگردان و نگارش كتاب هاى ارزشمند و دستيابى به مراتب فضل، زهد و عرفان، هنوز از بزرگان فقه و عرفان به شمار مى آيد، در زمان خود طبق مقتضيات زمانه در مسائل سياسى نيز دخالت مى كرد. زهد، پارسايايى، حكمت و فقاهت بى نظير او هرگز مانع آن نبود كه در صورت مصلحت جامعه اسلامى، از توجّه به مسائل سياسى شانه خالى كند.