چشمه خورشید نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
'عفيف الدين يافعى' در گذشته به سال 768 هجرى نيز همان گفتار را نقل كرده است. [ مرآه الجنان، ج 3، ص 55. ]
'ابن حجر عسقلانى' درگذشته به سال 852 هجرى، هم در شرح حال سيد مرتضى او را متهم به جعل نهج البلاغه دانسته است. [ لسان الميزان، ج 4، ص 256. ] و 'ابن عماد حنبلى' هم عين عبارات 'ابن خلكان' را به نقل از او آورده است. [ ابوالفلاح عبدالحى ابن العماد الحنبلى، شذرات الذهب فى اخبار من ذهب، داراحياء التراث العربى، بيروت، ج 3، ص 257. ]
از متارخان هم گروهى به راه گذشتگان ياد شده رفته اند و بدون انديشه و تحقيق همان شبهات و شكوك را تكرار كرده اند. [ ن. ك: نهج البلاغه از كيست؟، صص 20 -19. ]
'احمد امين' مى نويسد: 'مطالب نهج البلاغه را به او "اميرمومنان على بن ابى طالب" نسبت داده اند و آن كتاب مشتمل بر بسيارى از خطبه ها و دعاها و نامه ها و موعظه ها وحمتهاست و منتقدان از قديم و جديد مانند 'صفدى' "در الوافى بالوفيات" و 'هوار Hvart' "در الادب العربى" در مجموع آنها شك كرده اند.' [ احمد امين، فجر الاسلام، الطبعه العاشره، دارالكتاب العربى، بيروت، 1969 م. ص 149 -148. ]
'جرجى زيدان' در شرح حال شريف مرتضى، نهج البلاغه را از تاليفات او برشمرده و مى نويسد كه نهج البلاغه مشتمل بر خطبه ها و سخنان منسوب به امام على است ولى بسيارى از آن خطبه ها به دليل اختلاف سبك و مخالفت با اسلوب و شيوه و معانى متداول آن عصر متعلق به على نيست. [ جرجى زيدان، تاريخ آداب اللغه العربيه، راجعها و علق عليها شوقى ضيف، دارالهلال، القاهره، 1914 -1911 م. ج 2، ص 333. ]
'خيرالدينزركلى' نيز در شرح حال شريف مرتضى مى نويسد كه بسيارى از شرح حال نويسان معتقدند كه او گردآورنده ى نهج البلاغه است، نه برادرش شريف رضى و آنگاه عبارات 'شمس الدين ذهبى را در اين باره نقل كرده است. [ الاعلام، ج 4، ص 278. ]
'بروكلمان' نيز هنگام بيان اثار شريف رضى، مى نويسد كه كتاب نهج البلاغه را نيز به شريف رضى نسبت مى دهند، درست آن است كه اين كتاب از گردآورده هاى براغدرش شريف مرتضى است. [ تاريخ الادب العربى للبروكلمان، ج 2، ص 64. ] بدين ترتيب جمعى از پيشينيان و گروهى از معاصران بر مبناى اوهام 'ابن خلكان' در انتساب نهج البلاغه به اميرمومنان "ع" با عبارات ياد شده و بدون ارائه هيچ گونه دليل و مدركى تشكيك كرده اند.