رابطه نهج البلاغه با قرآن
رابطه ى نهج البلاغه با قرآن رابطه اى تنگاتنگ و سخت نزديك است، زيرا نهج البلاغه نازله ى روح مطهرى است كه وجودش با قرآن يكى بود و چنان در قرآن كريم جذب گرديده بود كه جسم و روحش از آن بود. از همين وجه است كه نهج البلاغه را 'اخ القرآن الكريم' [ الذريعه، ج 14، ص 111. ] ناميده اند. واژه ى 'اخ' در اصل به معنى برادر، رفيق و مصاحب است و در واقع كسى را گويند كه با ديگرى در پدر و مادر و يا در يكى از آن دو و يا همشير بودن با ديگرى شريك باشد و به صورت استعاره به هر كه با ديگرى در قبيله يا در دين يا در كار وصفت يا معامله و دوستى و در ماسبات ديگر مشاركت داشته باشد. برادر گويند، [ خليل بن احمد الفراهيدى، كتاب العين، تحقيق مهدى المخزومى، ابراهيم السامرائى، تصحيح اسعد الطيب، الطبعه الاولى، انتشارات اسوه، 1414 ق و ج 1، ص 71، ابوالقاسم الحسين بن محمد الراغب الاصفهانى، المفردات فى غريب القرآن،تحقيق و ضبط محمد سيد كيلانى، دارالمعرفه، بيروت، ص 13، جمال الدين محمد بن مكرم ابن منظور، لسان العرب، نسقه و علق عليه و وضع فهارسه على شيرى، الطبعه الاولى، دار احياء التراث العربى، بيروت، 1408 ق. ج 1، صص 93 -89. ] و در معناى مجازى به مفهوم صماحب و همزاد و مانند و مشابه به كار مى رود و روشن است كه اخوت نهج البلاغه با قرآن از همين باب است و به همين دليل است كه نهج البلاغه هرگز طراوات و تازگى و جلوه گرى خويش را از دست نمى دهد و از هر زبان كه شنيده شود نامكرر است.
يك قصه بيش نيست غم عشق و اين عجب
كز هر زبان كه مى شنوم نامكرر است
كز هر زبان كه مى شنوم نامكرر است
كز هر زبان كه مى شنوم نامكرر است
رابطه ى نهج البلاغه با قرآن كريم رابطه اى طولى است و نهج البلاغه تالى تلو قرآن عزيز و محرم اسرار آن و بيانگر حقايق آن و جلوه ى لطايف آن است.
هر كه شد محرم دل در حرم يار بماند
از صداى سخن عشق نديدم خوشتر
بر جمال تو چنان صورت چين حيران شد
كه حديثش همه جا بر در و ديوار بماند
و آن كه اين كار ندانست در انكار بماند
يادگارى كه در اين گنبد دوار بماند
كه حديثش همه جا بر در و ديوار بماند
كه حديثش همه جا بر در و ديوار بماند