زندگينامه سيد رضى - چشمه خورشید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چشمه خورشید - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


زندگينامه سيد رضى

جايگاه خانوادگى سيد رضى

سيد رضى از وجوه مختلف شخصيتى يعنى وراثت، تربيت، كرامت و عزت، معرفت و حكمت انسانى بى نظير است. او در سال 359 هجرى در خاندانى برجسته و از خاندان علويان بغداد متولد گشت. هم از جانب پدر و هم از جانب مادر نسبى بس شريف داشت. از سوى پدر با پنج واسطه به امام هفتم حضرت موسى بن جعفر "ع"و از سوى مادر با شش واسطه به امام چهارم حضرت على بن الحسين "ع" مى رسيد. [ يتيمه الدهر، ج 3، ص 155، عمده الطالب، ص 236. ] از اين رو 'بهاء الدولهديلمى' او را به 'ذى الحسبين' و 'شريف رضى' ملقب نمود. [ ن. ك: تاريخ بغداد، ج 2، ص 246: المنتظم، ج 15، ص 115، البدايه و النهايه، ج 12، ص 4، روضات الجنات، ج 6، ص 178، كارل بروكلمان، تاريخ الادب العربى نقله الى العربيه عبدالحليم النجار، الطبعه الثانيه، افست دارالكتاب الاسلامى، قم، ج 2، ص 62. ]

پدرش 'ابواحمد حسين بن موسى' از طرف بهاء الدوله ديلمى ملقب به 'طاهر اوحد ذى المناقب' گشت. وى مدتها نقابت طالبيين را به عهده داشت و از مقام و منزلت اجتماعى و جايگاه معنوى ويژه برخوردار بود و نزد خلفاى عباسى و اميران ال بويه و آل حمدان داراى جلالت و مهابت بود و از جانب ايشان براى رفع اختلافها و عقد صلح و ميانجيگرى و تنظيم امور مردمان و آسايش بندگان سفارت مى يافت. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 1، ص 31. ]

ابواحمد موسوى پدر شريف رضى در سال 400 هجرى در سن 97 سالگى درگذشت و سيد رضى قصيده اى بلند در رثاى پدر سرود كه خود بيانگر جايگاه و منزلت آن بزرگمرد است، چنانكه گويد:




  • و مضى رحيض الثوب غير مدنس
    و قضى نقى العود غير موصم



  • و قضى نقى العود غير موصم
    و قضى نقى العود غير موصم



[ ديوان الشريف الرضى، ج 2، ص 290. ]
با جامه اى پاك و به دور از هر آلودگى از دنيا رفت و با سرشتى پاك و بى هيچ نقص و ننگى درگذشت.

مادر سيد رضى- فامطه دختر حسين بن احمد معروف به داعهى صغير نقيب طالبيان- نيز
بانويى دانشمند و با فضيلت بود و از چنان جلالتى بهره مند بود كه شيخ مفيد- فخر شيعه و سر آمد فقيهان و دانشمندان-كتاب 'احكام النساء' را براى وى تاليف كرد، چنانكه در سر آغاز آن نوشته است: 'من از سيده ى جليله ى فاضله- كه خداوند ارجمندى اش را پايدار سازد- دريافتم كه مايل به تدوين كتابى است كه در بر گيرنده ى تمام احكامى باشد كه مكلفان بدان نياز دارند و بويژه زنان بايد از آن آگاه باشند و وى- كه خداوند توفيقش را پايدار سازد- علاقه ى خود را براى تدوين اين كتاب به من اطلاع داده است...' [ حسين النورى الطبرسى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، الطبعه الاولى، موسسه اسماعيليان، قم، 1382 ق. ج 3، ص 516. ]

اين بانوى ارجمند در سال 385 هجرى درگذشتو سيد رضى كه در اين زمان بيست و شش سال از عمرش مى گذشت سخت در اندوه فرورفت و در مرثيه اى به بيان جاه و منزلت و فضايل و كمالات او پرداخت،چنانكه در بيتى از آن مرثيه گويد:




  • لو كان مثلك كل ام بره
    غنى البنون بها عن الاباء



  • غنى البنون بها عن الاباء
    غنى البنون بها عن الاباء



[ ديوان الشريف الرضى، ج 1، ص 27. ]
اگر همه ى مادران مانند تو نيكوكار بودند، فرزندان از داشتن پدران و باليدن به آنان بى نياز مى شدند.

/ 273