شناخت على
على كيست؟
'ما درباره ى شخصيت على بن ابى طالب از حقيقت ناشناخته ى او صحبت كنيم يا با شناخت محجوب و مهجور خود. اصلا على عليه السلام يك بشر ملكى و دنيوى است كه ملكيان از او سخن گويند يا يك موجود ملكوتى است كه ملكوتيان او را اندازه گيرى كنند؟ اهل عرفان درباره ى او جز با سطح عرفانى خود و فلاسفه و الهيون جز با علوم محدوده ى خود با چه ابزارى مى خواهند به معرفى او بنشينند؟ تا چه حد او را شناخته اند تا ما مهجوران را آگاه كنند؟
دانشمندان و اهل فضيلت و عارفان و اهل فلسفه با همه ى فضايل و با همه ى دانش ارجمندشان آنچه از آن جلوه ى تام حق دريافت كرده اند در حجاب وجود خود و در آينه ى محدود نفسانيت خويش است و مولى غير از آن است. پس اولى آن است كه از اين وادى بگذريم و بگوييم على بن ابى طالب فقط بنده ى خدا بود و اين بزرگترين شاخصه ى اوست كه مى توان از آن ياد كرد و پرورش يافته و تربيت شده ى پيامبر عظيم الشان است و اين از بزرگترين افتخارات اوست.
كدام شخصيت مى تواند ادعا كند كه عبدالله است و از همه ى عبوديتها بريده است جز انبياى عظام و اولياى معظم كه على عليه السلام، آن عبد وارسته از غير و پيوسته به دوست كه حجب نور و ظلمت را دريده و به معدن عظمت رسيده است در صف مقدم است و كدام شخصيت است كه مى تواند ادعا كند از خردسالى تا آخر عمر رسول اكرم در دامن و پناه و تحت تربيت وحى و حامل
آن بوده است، جز على بن ابى طالب كه وحى و تربيت صاحب وحى در اعماق روح و جان او ريشه دوانده. پس او به حق عبدالله است و پرورش يافته ى عبدالله اعظم است.' [ بخشى از پيام امام خمينى "ره" به مناسبت برگزارى كنگره هزاره ى نهج البلاغه "27 ارديبهشت 1360"، صحيفه ى نور، مجموعه رهنمودهاى امام خمينى، چاپ اول، وزرت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1371 -1361 ش. ج 14، ص 224. ]
چگونه مى توان از انسانى سخن گفت كه همه ى كمالات در وجود او تمام گشته است و او معيار و ميزان همه ى كمالات است. [ ن. ك: ابوجعفر محمد بن عبدالله الاسكافى المعتزلى، المعيار و الموازنه فى فضائل الامام اميرالمومنين على بن ابى طالب "ع" و بيان افضليته على جميع العالمين بعد الانبياء و المرسلين، تحقيق محمد باقر المحمودى، بيروت، 1402 ق. ]
كدام انسانى در تاريخ چون على بن ابى طالب "ع" اين همه شگفتى افريده و جان و دل مردمان را مسخر كرده است؟