پرتوى از نهج البلاغه - چشمه خورشید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چشمه خورشید - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


پرتوى از نهج البلاغه

پژوهش و برگردان و ويراستارى از سيد محمد مهدى جعفرى، با استفاده از ترجمه ى آيه الله سيد محمود طالقانى، ترجمه اى است گرانقدر از نهج البلاغه با نقل منابع و تطبيق با روايتمآخذ ديگر كه مجلد اول آن تا خطبه ى 81 نهج البلاغه را در بر گرفته است. پژوهشگر و مترجم و ويراستار محترم متنى دقيق و مطابقه شده با جهار نسخه ى معتبر، نوشته ى دانشمندى از قرن دهم، معروف بهابن شدقم را برگزيده و ترجمه ى آيه الله طالقانى از 81 خطبه ى نهج البلاغه را به عنوان درست ترين ترجمه ها انتخاب نموده و از آنجا كه ترجمه ى مذكور در سال 1325، شمسى صورت گرفته است، با اجازه ى آن شادروان، ترجمه ى ايشان را- بدون آنكه در اصل آن تغيير بدهد- ويراستارى و اصلاح نموده است. [ ن.ك: پرتوى از نهج البلاغه، ج 1، صص 20 -19. ]

مرحوم آيه الله طالقانى درمقدمه ى خود بر ترجمه ى مذكور درباره ى سب خويش چنين نوشته است:'در ترجمه ى اين كتاب سعى نموديم كه از ترجمه ى مفيد تجاوز نكنيم و متن عبارات را بدون كم و زياد به قالب فارسى در آوريم و اگر براى توضيح و يا از جهت ترديد در
مفهوم به عبارت بيشترى محتاج شديم آن را با علامت ذكر مى نماييم. اين قدر دقت در اين كتاب لازم است، اگرچه در بعضى موارد عبارات شيوايى خود را از دست بدهد، چون اين كتاب پس از قرآن مدرك بزرگ سالامى است، معارف دين پس از قرآن از آن بايد گرفته شود و اختلافات مذهبى و مسلكى مسمانان به وسيله ى اين كتاب بايد حل شود، پس بايد چنان ترجمه شود كه اعتبار آن از دست نرود و خواننده از اصل متن بتواند استفاده نمايد.' [ همان، ص 60. ]

نمونه ى ترجمه

"و من كلام له عليه السلام فى معنى قتل عثمان"

'لو امرت به لكنت قاتلا، او نهيت عنه لكنت ناصرا، غير ان من نصره لا تسنطيع ان يقول، خذله من انا خير نه و من خذله لا يستطيع ان يقول: نصره من هو خى منى. و انا جامع لكم امره: استاثر فاساء الاثره و جزعتم فاساتم الجزع و لله حكم واقع فى المستاثر و الجازع.' [ نهج البلاغه، كلام 30. ]

"از سخنان آن حضرت استدرباره ى كشته شدن عثمان"

اگر به كشتن عثمان امر كرده بودم بى شك قاتل او بوده ام و اگر از كشتن او نهى كرده بودم بيقين ياورش بوده ام. آنچه مسلم است، بيقين كسى كه او را يارى كرده نمى تواند بگويد: من از كسى كه او را يارى نكرد برترم و كسى كه او را يارى نكرد و خوارش داشت نمى تواند بگويد: كسى كه او را يارى و پشتيبانى كرده از من بهتر است. من پيشامد عثمان را با تعريف جامعى براى شما مى گويم: عثمان خودخواهى وخودسرى پيش گرفت تا آنجا كه اين خوى در او قوى شد و از حد تجاوز كرد، شما هم به هراس آمده بيتابى كرديدو كارتان از حد تجاوز كرد. خداى را درباره ى آن خودپرست و اين بيتا بى حكمى حتمى است. [ پرتوى، نهج البلاغه، ج 1، ص 379. ]

/ 273