سرچشمه فيض و گنجينه علم
'ايها الناس سلونى قبل ان تفقدونى، فلانا بطرق السماء اعلم منى بطرق الارض.' [ همان، كلام 189. ]اى مردم، پيش از آنكه مرا نيابيد آنچه مى خواهيد بپرسيد كه من به راههاى آسمان از راههاى زمين آشناترم.
'ها ان هاهنا لعلما جما "و اشار بيده الى صدره" لو اصبت له حمله.' [ همان، حكمت 147. ]
"بدان" در اينجا علمى فراوان و انبوه اس و با دستش اشاره به سينه ى مباركش كرد" اگر افراد شايسته اى مى يافتم، به آنان تعليم مى دادم.
'و الله لو شئت ان اخبر كل رجل منكم بمخرجه و مولجه و جميع شانه لفعلت
و لكن اخاف ان تكفروا فى برسول الله- صلى الله عليه و آله.' [ همان خطبه ى 175. ]
به خدا سوگند اگر بخواهم مى توانم هر كدام شما را از آغاز و پايان كارش و از تمام شئون زندگى اش آگاه سازم، ولى از آن مى ترسم كه اين كار موجب كافر شدن شما به پيامبر "ص" گردد "درباره ام غلو كنيد".
چنين انسانى شايسته پيروى در همه ى عصرها براى همه ى نسلهاست و افسوس كه آنان خلافت نبوى را از آن سرچشمه ى فضيلتها محروم ساختند و آسياى خلافت را بى محور نمودند و به جاهليت بازگشتند.
محور آسياى خلافت و سر سلسله فضيلت
'اما و الله لقد تقمصها فلان و انه ليعلم ان محلى منها محل القطب من الرحى،ينحدر عنى السيل و لا يرقى الى الطير.' [ همان. خطبه ى 3. ]آگاه باشيد، به خدا سوگند او "ابوبكر" جامه ى خلافت را بدون اينكه اندامش براى آن متناسب باشد، در بر كرد، با آنكه بخوبى مى دانست كه جايگاه من نسبت به خلافت، چون جايگاه محور آسياست نسبت به آسيا "كه بدون آن آسيا نمى گردد".چشمه هاى فضايل و معارف، سيل آسا از دامن كوهسار وجود من جارى مى شود و پرنده ى همتها و افكار بلند به قله ى شامخ من نرسد.
او براى اهل ايمان چون زنبور ملكه "يعسوب است كه مايه ى وجود و بقاى ايشان است و به او راه مى يابند و نقطه ى مقابل او دنيا و دلبستگيهاى آن است كه پيشواى بدكاران است.