شناخت على از زبان على در نهج البلاغه - چشمه خورشید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چشمه خورشید - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


شناخت على از زبان على در نهج البلاغه

براى شناخت صاحب نهج البلاغه، بهتر آن است كه به همين كتاب شگفت مراجعه شود و با على "ع" از خلال كلمات نورانى خودش آشنا شد.

تربيت شده ى پيامبر اكرم

'و قد علمتم موضعى من رسول اله- صلى الله عليه و آله- بالقرابه القربيه، و المنزله الخصيصه. وضعنى فى حجره و انا ولد يضمنى الى صدره و يكنفنى فى فراشه و يمسنى جسده و يشمنى عرفه. و كان يمضع الشى ء ثم يلقمنيه و ما و جد لى كذبه فى قول و لا خطله فى فعل.
و لقد قرن الله به- صلى الله عليه و اله- من لدن ان كان فطيما اعظم ملك من ملائكته يسلك به طريق المكارم و محاسن اخلاق العالم، ليله و نهاره. و لقد كنت اتبعه اتباع الفصيل اثر امه، يرفع لى فى كل يوم من اخلاقه علما و يامرنى بالاقتداء به. و لقد كان يجاور فى كل سنه بحراء فاراه و لا يراه غيرى. و لم يجمع بيت واحد يومئذ فى الاسلام غير رسول الله- صلى الله عليه و آله- و خديجه و انا ثالثهما. ارى نور الوحى و الرساله و اشم ريح النبوه. و لقد سمعت رنه الشيطان حين نزل الوحى عليه- صلى الله عليه و آله- فقلت يا رسول الله ما هذه الرنه؟ فقال: هذا الشيطان قد ايس من عبادته. انك تسمع ما اسمع و ترى ما ارى، الا انك لست بنبى و لكنك لوزير و انك لعلى خير.' [ همان خطبه ى 192. ]

شما بخوبى جايگاه مرا از نظر خويشاوندى و قرابت و منزلت و مقام ويژه نسبت به رسول خدا "ص" مى دانيد. او مرا در دامن خويش پرورش داد. من كودك بودم، او مرا همچون فرزندش در آغوش خيش مى فشرد و در استراحتگاه مخصوص خويش جاى مى داد، بدنش را به بدنم مى چسبانيد و بوى پاكيزه ى او را استشمام مى كردم، غذا را نرم مى كرد و در دهانم مى گذاشت. هرگز دروغى در گفتارم نيفت و اشتباهى در كردارم پيدا ننمود.

از همان زمان كه رسول خدا "ص" را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خويش را مامور ساخت تا شب و روز وى را به راههاى بزرگوارى و درستى و اخلاق نيك سوق دهد. من همچون سايه اى به دنبال او حركت مى كردم و آن حضرت هر روز نكته اى تازه از اخلاق نيك را براى من آشكار مى ساخت و مرا فرمان مى داد كه به او اقتدا كنم. وى مدتى از سال، مجاور كوه حرا مى شد، تنها من او را مشاهده مى كردم و كسى جز من او را نمى ديد. در آن روز غير از خانه ى رسول خدا " ص" خانه اى كه اسلام در آن راه يافته باشد وجود نداشت و من نفر سوم آن خانه بودم كه اسلام در ان راه يافته بود. من نور وحى و رسالت را مى ديدم و نسيم نبوت را استشمام مى كردم. به هنگام نزول وحى بر محمد "ص" صداى ناله شيطان را شنيدم. از رسول خدا "ص" پرسيدم: اين ناله
چيست؟ فرمود: اين شيطان است كه پرستش خويش مايوس گرديده است. تو آنچه را من مى شنوم، مى شنوى و آنچه را من مى بينم، مى بينى، تنها فرق من و تو اين است كه تو پيامبر نيستى، بلكه وزير منى و بر طريق و جاده خير و درستى قرار دارى .

على "ع" كودكى بيش نبود كه پيامبر سرپرستى او را پذيرفت و چون فرزندى دلبند به تربيتش همت گماشت و او را به بهترين و والاترين كمالات راه نمود. شاخصه ى شخصيت على "ع" آن بود كه هرگز دروغى در گفتارش راه نيافت و هرگز خطايى در رفتارش ظهور نكرد. او پيوسته در همه جا كنار رسول خدا "ص" بود و هرگز از مقتداى خود جدا نشد. محمد "ص" و على "ع" از يك شجره ى نورانى بودند و على "ع" بهترين يار و ياور محمد "ص" و وزيرى شايسته براى او بود.

/ 273