چشمه خورشید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چشمه خورشید - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

'و لقد كان- صلى الله عليه و آله و سلم- ياكل على الارض و يجلس جلسه العبد و يخصف بيده نعله و يرقع بيده ثوبه و يركب الحمار العارى و يردف خلفه و يكون الستر على باب بيته فتكون فيهالتصاوير فيقول: 'يا فلانه-لاحدى ازواجه-غيبيه عنى، فانى اذا نظرت اليه ذكرت الدنيا و زخارفها.'
فاعرض عن الدنيا بقلبه و امات ذكرها من نفسه و احب ان تغيب زينتها عن عينه، لكيلا يتخذ منها رياشا و لا يعتقدها قرارا و لا يرجو فيها مقاما، فاخرجها من النفس و اشخصها عن القلب و غيبها عن البصر و كذلك من ابغض شيئا ابغض ان ينظر اليه و ان يذكر عنده.' [ همان. ]

او كه درود خدا بر وى و خاندنش باد، روى زمين غذا مى خورد و همچون بندگان مى نشست و به دست خود پاى افزار خويش را پينه مى زد و جامه ى خود را وصله مى كرد و بر خر بى پالان سوار مى شد و ديگرى را بر ترك خود سوار مى كرد پرده اى بر در خانه ى او آويخته بود كه نقش و نگار داشت، يكى از زنان خويش را گفت: 'اين پرده را از نظرم پنهان كن كه هرگاه بدان مى نگرم، دنيا و زيورهاى آن را به ياد مى آورم'. آن حضرت با تمام قلب خويش از دنيا روى برگرداند و ياد آن را در وجود خود ميراند و دوست داشت كه زينت دنيا از او نهان ماند تا زيورى از آن برندارد. دنيا را پايدار نمى دانست و در آن اميد ماندن نداشت. پس آن را از وجود خود بيرون كرد و دل از آن برداشت و ديده از آن برگرفت. آرى چنين است كسى كه چيزى را دشمن دارد، خوش ندارد بدان بنگرد يا نام آن نزد وى بر زبان رود.

'و لقد كان فى رسول الله- صلى الله عليه و آله- ما يدلك على مساوى الدنيا و عيوبها: اذ جاع فيها مع خاصته و زويت عنه زخارفها مع عظيم زلفته. فلينظر ناظر بعلقه: اكرم الله محمدا بذلك ام اهانه! فان قال: اهانه، فقد كذب- و الله العظيم- بالافك العظيم و آن قال: اكرمه، فليعلم ان الله قد اهان غيره حيث بسط الدنيا له و زواها عن اقرب الناس منه. فتاسى متاس و اقتص اثره و ولج مولجه و الا فلا يامن الهلكه.' [ همان. ]

در زندگى رسول خدا "ص" براى تو نشانه هايى است كه تو را به زشتيها و عيبهاى دنيا راهنماست و چه او با نزديكان خويش گرسنه به سر مى برد و با منزلتى بزرگ كه داشت زينتهاى دنيا از او دور بود و آنها را به كار نمى برد. پس بايد بيننده با چشم خرد بنگرد كه آيا خدا، محمد "ص" را به داشتن چنين صفتها
"و اين گونه زيستن" گرامى داشته و اكرام كرده است يا خوار كرده و كوچك شمرده است؟ اگر بگويد: او را خوار كرده، دروغ گفته است و بهتانى بزرگ آورده است و اگر بگويد خدا او را گرامى داشته، پس بايد بداند كه خداوند غير ان حضرت را خوار كرده كه دنيا را به او ارزانى داشته و آن را از كسى كه نزديكتر از همه بدوست، دور كرده است. پس بايد پيروى كننده، پيامبر حق را پيروى كند و بر پى او رود و پاى بر جاى او نهد و گرنه از تباهى ايمن نبود.

'فان الله جعل محمدا-صلى الله عليه و آله- علما للساعه و مبشرا بالجنه و منذرا بالعقوبه. خرج من الدنيا خميصا و ورود الاخره سليما. لم يضع حجرا على حجر، حتى مضى لسبيله و اجاب داعى ربه. فما اعظم منه الله عندنا حين انعم علينا به سلفا نتبعه و قائدا نطا عقبه!' [ همان. ]

همانا خداوند محمد "ص" را نشانه اى قرار داده است براى قيامت و مژده دهنده به بهشت و ترسانند از عقوبت. با شكم گرسنه از اين جهان رفت و با سلامت به سراى ديگر وارد شد. سنگى بر سنگى ننهاد تا جهان را ترك گفت ودعوت پروردگارش را پذيرفت. پس چه بزرگ است منتى كه خدا بر ما نهاده و چنين نعمتى به ما داده. پيشرويى كه بايد او را پيروى كنيم و پيشوايى كه پاى بر جاى پاى او نهيم.

پيامبر اكرم "ص" هيچ دلبستگى به دنيا نداشت و ساده زيثستن را سخت پاس مى داشت و همين وارستگى و سادگى و بى پيرايگى آن حضرت در رفتار، معاشرت، نشست و برخاست و وجوه گوناگون زندگى هر كسى را شيفته و ارادتمند او مى ساخت.

رسول خدا "ص" برترين آفريده ى حق و سيرت او بهترين سيرتهاست تا با پيروى از آن، زندگى اين جهانى و زندگى آن جهانى مردمان به كمال مطلوبش برسد.

"و ما ارسلناك الا كافه للناس بشيرا و نذيرا." [ قرآن، سبا 28. ]

و ما تو را جز بشارتگر و هشدار دهنده براى تمام مردمان نفرستاديم.

/ 273