چشمه خورشید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چشمه خورشید - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ستايش خداى را كه به سوى اوست بازگشت آفريدگان و پايان كارهاى جهان. او را سپاس مى گوييم بر احسان وى كه فراوان است و بر برهان او كه رخشان است و بخشش او كه افزون است و نعمت او كه از اندازه برون است. ستايشى كه حق او را گزارد و سپاس او را به ج اى آرد و به پاداش او نزديك كننده باشد و فزونى نعمت او را سبب شونده و از او يارى مى خواهيم، يارى خواستن آن كس كه فضل او را اميدوار است و بخشش او را در انتظار و دفع زيان را بدو اعتماد دارنده و فزونى نعمت او رااقرار آورنده به گفتار و كردار برابر او فروتن و خوار و بدو مى گرويم، گرويدن آن كس كه با يقين بدو ايمان دارد و با ايمان، روى به او آرد و برابر او خوار باشد و بى ريايش به يكتايى بپرستند و به بزرگى بستايد و با كوششبه پناه او آيد.

ابن ابى الحديد معتزلى پس از شرح بخشى از اين خطبه ى شگفت كه امام "ع" به بحث درباره ى ستارگان و هستى بخش آفريدگاو و علم خداى منان پرداخته، يادآور شده است كه اين بخش از كلام امام "ع" از سخنان رسا و شيوا و از نوادر چنين سخنانى است. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 10، ص 40. ] وى همين زيبايى شناسى را در موارد متعدد ديگر اظهار داشته و كلام اميرمومنان على "ع" را از هر سخنى برتر معرفى كرده و رسايى و شيوايى بين او را بى نظير اعلام نموده است. [ ن. ك: همان، ج 1، صص 335 و 302 و 237 و 211، ج 2، صص 175 و 84 - 82، ج 6، صص 279 - 278 و 243، ج 7، ص 214، ج 13، صص 114 و 100 و 94 و 74، ج 15، ص 194. ]
نامه هاى اميرمومنان على "ع" نيز هر يك معجزه اى قولى و گنجينه اى از حكمت نورانى و در نهايت رسايى و شيوايى است. امام "ع" در نامه اى به 'عبدالله بن عباس' پس از شهادت 'محمد بن ابى بكر' چنين نوشته است:'اما بعد، فان مصر قد افتتحت و محمد بن ابى بكر -رحمه الله - قد استشهد، فعندالله نحتسبه، ولدا ناصحا و عاملا كادحا و سيفا قاطعا و ركنا دافعا و قد كنت حثثت الناس على لحاقه و امرتهم بغياثه قبل الوقعه و دعوتهم سرا وجهرا و عودا و بدءا. فمنهم الاتى كارها و منهم المعتل كاذبا و منهم القاعد خاذلا. اسال الله ان يجعل لى منهم فرجا عاجلا. فوالله لولا طمعى عندلقائى عدوى فى الشهاده و توطينى نفسى على المنيه لاحببت الا ابقى مع هولاء يوما واحدا، ولا التقى بهم ابدا.' [ نهج البلاغه، نامه ى 35. ] اما بعد، مصر گشوده شد و محمد بن ابى بكر - كه خدايش بيامرزد - به شهادت رسيد. پاداش او را از خداى مى خواهم. فرزندى خيرخواهو كارگزارى كوشا و شمشيرى برنده و ركنى باز دارنده بود. من مردم را بر انگيختم تا در پى او روند و آنان را فرمودم تا به فرياد وى رسند پيش از آنكه "شاميان" كار او را پايان دهند و آنان را نهان و آشكار، فراوان نه يك بار، فراخواندم. بعضى با ناخوشايندى آمدند و بعضى به دروغ بهانه آوردند و بعضى خوار بر جاى نشستند. از خدا مى خواهم كه بزودى از ايشان رهايى ام دهد. به خدا سوگند اگر آرزوى شهادتم به هنگام رويارويى با دشمن نبود و دل نهادنم بر مرگ خويش نمى نمود، دوست داشتم يك روز با اينان به سر نبرم و هرگز ديدارشان نكنم.

/ 273