تشبيه
'تشبيه' در لغت به معنى چيزى را به چيزى مانند كردن و شبيه گردانيدن و همانند كردن است: [ معجم مقاييس اللغه، ج 3، ص 243، لويس معلوف اليسوعى، المنجد، الطبعه الحاديه و العشرون، دارالمشرق، بيروت 1973 م. صص 373 -372، فرهنگ معين، ج 1، ص 1084. ] و در اصطلاح علم بيان مانند كردن چيزى به چيز ديگر است در صفتى كه ميان هر دو مشترك باشد، [ النوار الربيع، ج 5، ص 195. ] و گفته اند كه تشبيه وصفى است كه به وسيله ى آن يكى از دو موصوف به وسيله ى ادات تشبيه جانشين ديگرى گردد، خواه نايب مناب باشد، خواه نباشد، [ كتاب الصناعتين، ص 239. ] و آن شامل جهار ركن است كه آنها را اركان تشبيه گويند:الف. مشبه: چيزى كه آن را تشبيه كنند،
ب. مشبه به: چيزى كه مشبه را بدان مانند كنند،
ج. وجه شبه: مرى كه ميان مشبه و مشبه به مشترك است،
د. اداب تشبيه: كلماتى كه دال بر تشبيه است، مانند: مثل، چون همچون، بسان، همانند، مانند. مثلا: 'گونه ى يار در سرخى همچون برگ گل سرخ است.' گونه ى بار مشبه، برگ گل سرخ، مشبه به، سرخى، وجه شبه است. [ فرهنگ معين، ج 1، ص 1084. ]
اداب تشبيه در عربى عبارتند از: كاف، كان، مثل، شبه و جز اينها هر چه بر تشبيه دلالت نمايد، اعم از آنكه حرف باشد، يا اسم يا فعل و نيز آنچه از نظر معنا مفهوم تشبيه دارد، هر چند كه اين الفاظ حذف شده باشد. [ جواهر البلاغه، ص 217. ] البته طرفين تشبيه به اعتبار حسى و عقلى بودن چهار صورت دارد: يا هر دو حسى اند، يعنى با يكى از حواس پنجگانه قابل ادراكند، يا هر دو عقلى اند و به وسيله ى ادراك عقلى دريافت مى شوند، يا مشبه حسى و مشبه به عقلى است و يا مشبه عقلى و مشبه به حسى است. [ همان، صص 202-201. ]
'عبدالقاهر جرجانى' اديب و دانشمند بزرگ قرن پنجم و نخستين كسى كه كتابهايى مدون در علم بلاغت تاليف كرده است، [ ن. ك: الاعلام، ج 4،صص 49 -48. ] گويد كه تشبيه و تمثيل و استعاره مهمترين اصل در نيكو ساختن كلام است- اگر نگوييم كه همه ى نيكوييهاى كلام به تشبيه و تمثيل و استعاره برمى گردد- و اينها همچون قطبهايى اند كه معانى پيرامون آنها مى گردند. [ عبدالقاره بن عبدالرحمن بن محمد الجرجانى، اسرار البلاغه، شرح و تعليق و تحقيق محمد عبدالمنع خفاجى، عبدالعزيز شرف، الطبعه الاولى، دارالجيل، بيروت، 1411 ق. 42 -41. ] تشبيه از زيباترين جلوه هاى لفظى و صنايع ادبى است كه به وسيله ى آن وصف و حال و مقدار و ميزان و چگونگى مشبه بيان مى شود و در شفاف نمودن مقصود و نزديك كردن معانى دور از ذهن و افزون ساختن زيبايى و نيكويى معانى مطلوبترى صورت است و اين صنعت زيبا و نيكو در والاترين مرتبه و در بهترين جامه و در تمام اقسام آن در كلام امير بيان على "ع" آمده است.