چشمه خورشید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چشمه خورشید - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

10. امام "ع" در ضمن خطبه اى از آينده چنين خبر مى دهد:'و لبس الاسلام لبس الفرو مقلوبا.' [ نهج البلاغه، خطبه ى 108. ] و اسلام پوسيتين باژگونه پوشد و كس سخن حق ننيوشد.

اين بيان زيباترين و نيكوترين و شيواترين تشبيه است. 'مشبه به' پوشيدن پوستين و 'وجه شبه' وارونه بودن آن است. منظور آن است كه هدف اسلام اصلاح و تهذيب باطن است تا در نتيجه قلب از اسلام بهره گيرد و فوايد ايمان در آن جلوه يابد، اما منافقان اين هدف را دگرگون مى كنند و بدون اينكه اسلام را در قلب خود جاى دهند، آن را فقط بر زبان جارى مى نمايند كه اين اسلام چون پوستينى وارونه پوشيده شده باشد گرمى ندارد و منافقان با اسلام چنين كنند. [ شرح نهج البلاغه ابن ميثم، ج 3، ص 49. ]

11. اميرمومنان "ع" در سخنى كه مردم را به سبب پريشانى دلها و خفتگى عقلها نكوهش كرده، فرموده است:'اظاركم على الحق و انتم تنفرون عنه نفور المعزى من وعوعه الاسد.' [ نهج البلاغه، كلام 131. ]

شما را بمهربانى به سوى حق مى كشانم و شما از حق مى رميد همچون بزغالگان از بانگ شيران غران.

امام "ع" رميدن مردمان را از حق به رميدن بزغالگان از بانگ شير غران تشبيه كرده است و اين تشبيه به سبب شدت رمندگى آنان از حق بوده است. [ شرح نهج البلاغه ابن ميثم، ج 3، ص 149. ]
12. اميرمومنان "ع" در حكمتى نورانى فرموده است:'كن فى الفنته كابن اللبون، لا ظهر فيركب و لا ضرع فيحلب.' [ نهج البلاغه، حكمت 1. ]

هنگام فتنه چون شتر دوساله باش، نه پشتى تا سوارش شوند و نه پستانى تا شيرش دوشند-چنان زى كه در تو طمع نبدند.

امام "ع" در اينجا به ياران خود سفارش مى كند كه در هنگام فتنه و آشوب مانند شتر دوساله باشند و با عبار 'لا ظهر...' به وجه شبه اشاره كرده است و ان اينكه در زمان فتنه هيچ امكانى براى سوء استفاده نداشته باشند و در چنين اوضاعى گمنام و ناتوان و كم ثروت باشند تا براى كمك به ستمگران و فتنه گران به جان و مال شايستگى نداشته باشند و بيدادگران تنوانند از ايشان در جهت مقاصدشان بهره گيرند. [ شرح نهج البلاغه ابن ميثم، ج 5، ص 238. ]

13. اميرمومنان على "ع" در پى جنازه اى مى رفت،شنيد مردى مى خندد، پس فرمود:'كان الموت فيها على غيرنا كتب و كان الحق فيها على غيرنا وجب و كان الذى نرى من الاموات سفر عما قليل الينا راجعون! نبوئهم اجداثهم ناكل تزاثهم، كانا مخلدون بعدهم! ثم قد نسينا كل واعظ و واعظه و رمينا بكل فادح و جائحه!' [ نهج البلاغه، حكمت 122. ]

گويا مرگ را در دنيا بر جز ما نوشته اند و گويا حق را در آن برعهده ى جز ما هشته اند و گويى آنچه از مردگان مى بينم مسافرانند كه بزودى نزد ما بازمى آيند و آنان را در گورهايشان جاى مى دهيم و ميراثشان را مى خوريم، پندارى ما از پس آنا جاودان به سر مى بريم. سپس پند هر پند دهنده را فراموش مى كنيم و نشانه ى قهر بلا و آفت مى شويم.

امام "ع" در اينجا سه تشبيه آورده است:الف. تشبه مرگ به چيزى كه براى ديگران مقرر شده است.

ب. تشبيه حقى كه بر انسان واجب است به حقى كه فقط بر ديگران واجب است نه بر او.

ج. تشبيه مردگانى كه انسان به چشم خود مى بيند به مسافرانى كه بزودى بازمى آيند.
و وجه شبه در هر سه مورد كم اهميت دادن به مرگ و بى اعتنايى به اداى حق واجبى است كه خداوند بر مردمان مقرر داشته و عبرت نگرفتن ايشان است از كسانى كه مى ميرند. [ شرح نهج البلاغه ابن ميثم، ج 307 و 5. ]

14. امام "ع" در دعا هنگام باران خواستن با بيانى رسا و شيوا و شگفت انگيز فرموده است:'الله اسقنا ذلل السحاب دون صعابها.' [ نهج البلاغه، حكمت 472. ]

خدايا ما را سيراب ساز به ابرهاى رام به فرمان، نه ابرهاى سركش و خروشان.

شريف رضى در ذيل اين بيان امام "ع" آورد است كه اين سخن از سخنان فصيح و عجيب است، زيرا آن حضرت ابرهاى با رعد برق همراه با بادها و آذرخشها را به شتران سرسخت تشبيه كرده است كه بار از پشت بيفكنند و در سوارى دادن سركشى كنند و ابرهاى تهى از رعد و برق ترسناك را به شتران رام تشبيه كرده است كه شيرشان را به آرامى مى دوشند و به آسانى بر پشتشان نشينند. [ نهج البلاغه، حكمت 472. ]



/ 273