چشمه خورشید نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

چشمه خورشید - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

'اين طقطقى' در اين باره مى نويسد:'از آن پس وضع خلافت رو به دگرگونى نهاد، نه رونقى براى آن ماند و نه وزارت آل بويه بر مملكت تسلط يافتند و وزرا را ايشان تعيين مى كردند، مناصب نيز به دست آنها بود و براى خلفا در ضمن ساير مخارج خود چيزى اندك و ناقابل تعيين مى كردند.' [ محمد بن على بن طباطبا "ابن طقطقى"، تاريخ فخرى در آداب ملكدارى و دولتهاى اسلامى، ترجمه ى محمد وحيد گلپايگانى، چاپ دوم، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1360 ش. صص 392 -391. ] 'مسعودى' نيز در احوال خلافت 'مطيع لله' كه قريب سى سال از 334 تا 363 هجرى عنوان خليفه داشت، مى نويسد:'مطيع در دست ابن بويى ديلمى بود و امر و نهيى نمى توانست بكند و در امور خلافت و وزارت كاره اى نبود و نفوذى نداشت.' [ مروج الذهب، ج 4، ص 277. ]

در اين دوران قدرت واقعى در دست آل بويه بود و عمده ى كار خلفا امضاى فرمانها و برپايى تشريفات رسمى و مذهبى بود [ ن. ك: حسن ابراهيم حسن، تاريخ الاسلام السياسى و الدينى و الثقافى و الاجتماعى، الطبعه السابعه، مكتبه النهضه المصريه، 1965 م. القاهره، ج 3، ص 44. ] و آنان بازيچه ى دست اميران آل بويه شمرده مى شدند. [ ن. ك: فيليپ خليل حتى، تاريخ عرب، ترجمه ى ابوالقاسم پاينده، چاپ دوم، موسسه ى انتشارات آگاه با همكارى سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1366 ش، صص 606 -605. ] بدين ترتيب با تسلط آل بويه بر مركز خلافت و حاكميت عملى آنان، اوضاع سياسى- اجتماعى شيعه تغيير يافت و شيعيان پس از يك دوران طولانى سراسر حرمان، در عرصه ى اجتماعى به احياى شعائر خود برخاستند و تظاهرات كردند. در سال
351 هجرى شيعيان بر درهاى مساجد شعارهايى نوشتند مبنى بر لعنت معاويه و كسى كه حق فاطمه "س" و فدك را غصب كرد و كسى كه عباس را از شورا بيرون كرد و كسى كه از دفن حسن "ع" در كنار جدش رسول خدا "ص" جلوگيرى كرد و كسى كه ابوذر را تبعيد كرد. اين كار به فرمان 'معز الدوله' يا با اجازه ى او صورت گرفت. اهل سنت شبانه نوشته ها را ستردند و 'معز الدوله' بر آن بود كه دوباره آنها را بنويسند ولى وزيرش 'ابومحمد مهلبى' از او خواست كه اين كار را نكنند و به جاى آن شعارها چنين بنويسند: 'لعن الله الظالمين لال رسول الله "ص".' "لعنت خدا بر ستمگران به خاندان رسول خدا" و اجازه داده شد در لعنت بر معاويه تصريح كنند و شيعيان نيز چنين كردند. [ المنتظم، ج 14، ص 140، الكامل فى التاريخ، ج 8، صص 543 -542، شمس الدين ابوعبدالله محمد بن احمد بن عثمان الذهبى، تاريخ الاسلام و طبقات المشاهير و الاعلام، تحقيق عمر عبدالسلام تدمرى، الطبعه الثانيه، دار الكتب العربى، بيروت، 1409 ق. ج 25، ص 8، تاريخ الخلفاء، صص 458 -457. ] سال بعد 'معزالدوله' مردم را به برپايى مراسم عاشورا فرمان داد و كسبه را به بستن دكانها و تعطيل كردن بازار در روز عاشورا واداشت و از خريد و فروش جلوگيرى كرد و قصابان ذبح نكردند و صنف آشپز غذا نپختند و در بازار قبه هايى برپا شد و روى آنها را با پلاس سياه به نشانه ى عزادارى پوشانيدند و دسته هاى زنان عزادار، نوحه كنان و بر سر و صورت زنان، در شهر به راه افتادند و براى حسين "ع" عزادارى كردند [ المنتظم ج 14، ص 150: الكامل فى التاريخ، ج 8، ص 549، تاريخ الذهبى، ج 25، ص 11، تاريخ الخلفاء، ص 458. ] و اين نخستين روزى بود كه به طور رسمى در شهر براى آن حضرت نوحه خوانى و عزادارى شد و اين امر تا سالها همچنان ادامه داشت. [ تاريخ الذهبى، ج 25، ص 11: تاريخ الخلفاء، ص 458. ]

در هجدهم ذى حجه همان سال شيعيان بغداد به فرمان 'معز الدوله' يادبود مراسم غدير خم را جشن گرفتند و آن روز عيد اعلام شد و با زينت بيرون آمدند و طبل و شيپور نواختند و بر دهلها كوبيدند و آتشبازى كردند و شب بازارها را باز نگاه داشتند و سحرگاهان به زيارت مقابر قريش رفتند. [ المنتظم، ج 14، ص 151: الكامل فى التاريخ، ج 8، صص 550 -549، تاريخ الذهبى،ج 25، ص 12. ]تا پايان دولت ديلميان مراسم سوگوارى در ماه محرم ادامه داشت و شيعيان در دهه ى نخست محرم در همه ى شهرها عزادارى مى كردند و اين امر تا آغاز پادشاهى سلطان طغرل سلجوقى ادامه يافت. [ الكنى و الاللقاب، ج 2، ص 436. ]

/ 273