جايگاه تاليف
سيد رضى در مقام تاليف كتابى فقهى يا گردآورى احاديث در حوثه احكام و امور شرعى نبوده است، [ مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 27. ] بلكه همان طور كه خود وى در مقدمه ى نهج البلاغه تصريح كرده در پى آن بوده است كه كتابى تاليف كند كه دربر گيرنده ى شگفتيهاى بلاغت و نمونه هاى ارزنده فصاحت و گوهرهاى ادبيات عربى و نكات درخشان از سخنان دينى و دنيوى باشد كه در هيچ كتابى جمع آورى نشده و در هيچ نوشته اى تمام جوانب آن گرد آورى نگشته است، [ مقدمه نهج البلاغه، ص 34. ] و در اين امر كاملا موفق بوده است.'از اين رو نام مجموعه ى منتخب خويش را نهج البلاغه نهاده است و به همين جهت نيز اهميتى به ذ كر مآخذ و مدارك نداده است فقط در مواردى معدود به تناسبى خاص نام كتابى را مى برد كه آن خطبه يا نامه در آنجا آمده است.
در يك مجموعه ى تاريخى و يا حديثى در درجعه اول بايد سند و مدرك مشخص باشد و گرنه اعتبار ندارد، ولى ارزشيك اثر ادبى در لطف و زيبايى و حلاوت و شيوايى ن است. در عين حال نمى توان گفت كه سيد رضى از ارزش تاريخى و ساير ارزشهاى اين اثر شريف غافل و تنها متوجه ارزش ادبى آن بوده است.' [ سيرى در نهج البلاغه، ص 5. ]
اعتبار سيد رضى
سيد رضى از چنان جلالت مقام و اعتبار علمى برخوردار بوده است كه تاليف بى نظيرش از همان ابتدا تاكنون همواره مورد اعتماد دانشمندان و فقيهان بزرگ و شيعه و محدثان بودهاست، چنانكه گستردگى دانش و ميزان تبحر او در علوم گوناگون و حسن انتخاب بى مانندش از تاليف بى بديلش كاملا آشكار است. [ ر. ك: وسائل الشيعه، ج 20، ص 325، رياض العلماء، ج 5، ص 80. ]
شريف رضى با دقت علمى خاص خود از چشمه ى خورشيد گوهرهايى بى مانند را از منابع معتبرى كه در دسترس داشته برگزيده است. به بيان دكتر زكى مبارك: 'چاره اى نيست جز اينكه اعتراف كنيم كه نهج البلاغه از اصلى معتبر نقل شده است.' [ مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 87. ]
شان سيد رضى نيز چنين اقتضا مى كند و درباره ى تاليف گرانقدر او بايد گفت روايات مرسل او مانند روايات مسند اوست كه وى در وثاقت بى نياز از توصيف است . [ ن. ك: السيد مصطفى بن الحسين الحسينى التفرشى، نقد الرجال، طبع حجرى، طهران، 1318 ق. ص 303، امل الامل، ج 2، ص 262. ]