ناله ى ناكامى - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ناله ى ناكامى





  • برواى ترك كه ترك تو ستمگر كردم
    عهد و پيمان تو با ما و وفا با دگران
    به خدا كافر اگر بود به رحم آمده بود
    تو شدى همسر اغيار و من از يار و ديار
    زير سر بالش ديباست ترا كى دانى
    در و ديوار به حال دل من زار گريست
    درغمت داغ پدر ديدم و چون در يتيم
    اشك از آويزه ى گوش تو حكايت مي كرد
    پس از اين گوش فلك نشنود افغان كسى
    اى بسا شب به اميدى كه زنى حلقه به در شهريارا به جفا كرد چو خاكم پامال
    شهريارا به جفا كرد چو خاكم پامال



  • حيف از آن عمر كه در پاى تو من سركردم
    ساده دل من كه قسم هاى تو باور كردم
    زانهمه ناله كه من پيش تو كافر كردم
    گشتم آواره و ترك سر و همسر كردم
    كه من از خار و خس باديه بستر كردم
    هر كجا ناله ى ناكامى خود سر كردم
    اشكريزان هوس دامن مادر كردم
    پنداز اين گوش پذيرفتم از آن دركردم
    كه من اين گوش ز فرياد و فغان كر كردم
    ديده را حلقه صفت دوخته بر در كردم آن كه من خاك رهش را به سر افسر كردم
    آن كه من خاك رهش را به سر افسر كردم


/ 161