بر سر خاك ايرج - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بر سر خاك ايرج





  • ايرجا سر بدرآور كه امير آمده است
    چون فرستاده ى سيمرغ به سهراب دلير
    گوئى از چشم نظرباز تو بي پروانيست
    خيز غوغاى بهارست كه پروانه شويم
    روح من نيز به دنبال تو گيرد پرواز
    سر برآور ز دل خاك و ببين نسل جوان
    دير اگر آمده شير آمده عذرش بپذير
    گنه از دور زمان است كه از چنبر او
    گوش كن ناله ى اين نى كه چو لالاى نسيم
    طبع من بلبل گلزار صفا بود و صفى مكتب عشق به شاگرد قديمت بسپار
    مكتب عشق به شاگرد قديمت بسپار



  • چه اميرى كه به عشق تو اسير آمده است
    نوشداروست ولى حيف كه دير آمده است
    چون غزالى به سر كشته ى شير آمده است
    غنچه ى شوخ پر از شكر و شير آمده است
    دگر از صحبت اين دلشده سير آمده است
    كه مريدانه به پابوسى پير آمده است
    كه دل از چشم سيه عذرپذير آمده است
    آدمى را نه گريز و نه گزير آمده است
    اشكريزان به نواى بم و زير آمده است
    كه چو مرغان بهشتى به صفير آمده است شهريارى كه درين شيوه شهير آمده است
    شهريارى كه درين شيوه شهير آمده است


/ 161