مسافر همدان - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مسافر همدان





  • مسافرى كه به رخ اشك حسرتم بدواند
    در آتشم بنشاند چو باكسان بنشيند
    چه جوى خون كه براند ز ديده دل شدگان را
    به ماه من كه رساند پيام من كه ز هجران
    بسوز سينه ى من بين كه ساز قافيه پرداز
    چه نالى اى دل خونين كه آن شكوفه ى خندان
    دلم به سينه زند پر بدان هوا كه نگارين
    من آفتاب ولا جز غمام هيچ ندانم
    بهر چمن كه رسيدى بگو به ابر بهارى به وصل اگر نرهم شهريار از غم هجران
    به وصل اگر نرهم شهريار از غم هجران



  • دلم تحمل بار فراق او نتواند
    كنار من ننشيند كه آتشم بنشاند
    چو ماه نوسفر من سمند ناز براند
    به لب رسيده مرا جان خودى به من برساند
    نواى ناى گرهگير دل شكسته نخواند
    زبان مرغ حزين شكسته بال نداند
    كتابتى بنوسيد كبوترى بپراند
    مهى كه خود همه دان است بايد اين همه داند
    كه پيش پاى تو اشگى بياد من بفشاند كجاست مرگ كه ما را ز زندگى برهاند
    كجاست مرگ كه ما را ز زندگى برهاند


/ 161