طور تجلى - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

طور تجلى





  • شب به هم درشكند زلف چليپائى را
    گر از آن طور تجلى به چراغى برسى
    گر به آئينه ى سيماب سحر رشك برى
    رنگ ريا زده ام بر افق ديده و دل
    از نسيم سحر آموختم و شعله ى شمع
    جان چه باشد كه به بازار تو آرد عاشق
    طوطيم گوئى از آن قند لب آموخت سخن
    دل به هجران تو عمريست شكيباست ولى
    شب به مهتاب رخت بلبل و پروانه وگل
    صبح سرمي كشد از پشت درختان خورشيد جمع كن لشكر توفيق كه تسخير كنى
    جمع كن لشكر توفيق كه تسخير كنى



  • صبحدم سردهد انفاس مسيحائى را
    موسى دل طلب و سينه ى سينائى را
    اشك سيمين طلبى آينه سيمائى را
    تا تماشا كنم آن شاهد ريائى را
    رسم شوريدگى و شيوه ى شيدائى را
    قيمت ارزان نكنى گوهر زيبائى را
    كه به دل آب كند شكر گويائى را
    بار پيرى شكند پشت شكيبائى را
    شمع بزم چمنند انجمن آرائى را
    تا تماشا كند اين بزم تماشائى را شهريارا قرق عزلت و تنهائى را
    شهريارا قرق عزلت و تنهائى را


/ 161