هجران كشيده ام - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هجران كشيده ام





  • دامن مكش به ناز كه هجران كشيده ام
    شايد چو يوسفم بنوازد عزيز مصر
    از سيل اشك شوق دو چشمم معاف دار
    جانا سرى به دوشم و دستى به دل گذار
    تنها نه حسرتم غم هجران يار بود
    بس در خيال هديه فرستاده ام به تو
    دور از تو ماه من همه غم ها به يكطرف از سركشى طبع بلند است شهريار
    از سركشى طبع بلند است شهريار



  • نازم بكش كه ناز رقيبان كشيده ام
    پاداش ذلتى كه به زندان كشيده ام
    كز اين دو چشمه آب فراوان كشيده ام
    آخر غمت به دوش دل و جان كشيده ام
    از روزگار سفله دو چندان كشيده ام
    بي خوان و خانه حسرت مهمان كشيده ام
    وين يكطرف كه منت دونان كشيده ام پاى قناعتى كه به دامان كشيده ام
    پاى قناعتى كه به دامان كشيده ام


/ 161