درياچه ى اشك - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درياچه ى اشك





  • طبعم از لعل تو آموخت در افشانيها
    سرو من صبح بهار است به طرف چمن آى
    گر بدين جلوه به درياچه اشگم تابى
    ديده در ساق چو گلبرگ تو لغزد كه نديد
    دارم از زلف تو اسباب پريشانى جمع
    رام ديوانه شدن آمده درشان پرى شهريارا به درش خاك نشين افلاكند
    شهريارا به درش خاك نشين افلاكند



  • اى رخت چشمه ى خورشيد درخشانيها
    تا نسيمت بنوازد به گل افشانيها
    چشم خورشيد شود خيره ز رخشانيها
    مخمل اينگونه به كاشانه ى كاشانيها
    اى سر زلف تو مجموع پريشانيها
    تو به جز رم نشناسى ز پريشانيها وين كواكب همه داغند به پيشانيها
    وين كواكب همه داغند به پيشانيها


/ 161