آشيان عنقا - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آشيان عنقا





  • زين همرهان همراز من تنها توئى تنها بيا
    يارب كه از دريا دلى خود گوهر يكتا شوى
    ما ره به كوى عافيت دانيم و منزلگاه انس
    اى ماه كنعانى ترا ياران به چاه افكنده اند
    مفتون خويشم كردى از حالى كه آن شب داشتى
    شرط هوادارى ما شيدائى و شوريدگيست
    در كار ما پروائى از طعن بدانديشان مكن
    كنجى است ما را فارغ از شور و شر دنياى دون گر شهريارى خواهى و اقليم جان از خاكيان
    گر شهريارى خواهى و اقليم جان از خاكيان



  • باشد كه در كام صدف گوهر شوى يكتا بيا
    اى اشك چشم آسمان در دامن دريا بيا
    اى در تكاپوى طلب گم كرده ره با ما بيا
    در رشته ى پيوند ما چنگى زن و بالا بيا
    بار دگر آن حال را كردى اگر پيدا بيا
    گر يار ما خواهى شدن شوريده و شيدا بيا
    پروانه گو در محفل اين شمع بي پروا بيا
    اينجا چو فارغ گشتى از شور و شر دنيا بيا چون قاف دامن باز چين، زير پر عنقا بيا
    چون قاف دامن باز چين، زير پر عنقا بيا


/ 161