زندانى خاك - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زندانى خاك





  • نه عقلى و نه ادراكى و من خود خاك و خاشاكى
    نه مشكاتم كه مصباح جمال عشقم افروزد
    نه آتش هم به چندين سركشى خاكسترى گردد
    بكاهى شب به شب چون ماه و در چاه محاق افتى
    شبى بود و شبابى و صبا در پرده ماهور
    كجا رفتند آن ياران كه ديگر با فغان من تو كز بال تخيل شهريارا شاهد افلاك
    تو كز بال تخيل شهريارا شاهد افلاك



  • چه گويم با تو كز عزت وراى عقل و ادراكى
    چه نسبت نور پاكى را به چون من خاك ناپاكى
    پس از افتادگى سر وامگير اى نفس كز خاكى
    اگر با تاج خورشيدى وگر بر تخت افلاكى
    به جادو پنجگى راه عراقى ميزد و راكى
    سرى بيرون نمي آيد نه از خاكى نه از لاكى به خود تا بازمي گردى همان زندانى خاكى
    به خود تا بازمي گردى همان زندانى خاكى


/ 161