غوغا ميكنى - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غوغا ميكنى





  • اى غنچه ى خندان چرا خون در دل ما ميكنى
    از تير كجتابى تو آخر كمان شد قامتم
    اى شمع رقصان با نسيم آتش مزن پروانه را
    با چون منى نازك خيال ابرو كشيدن از ملال
    امروز ما بيچارگان اميد فردائيش نيست
    اى غم بگو از دست تو آخر كجا بايد شدن ما شهريارا بلبلان ديديم بر طرف چمن
    ما شهريارا بلبلان ديديم بر طرف چمن



  • خارى به خود مي بندى و ما را ز سر وا ميكنى
    كاخت نگون باد اى فلك با ما چه بد تا ميكنى
    با دوست هم رحمى چو با دشمن مدارا ميكنى
    زشت است اى وحشى غزال اما چه زيبا ميكنى
    اين دانى و با ما هنوز امروز و فردا ميكنى
    در گوشه ى ميخانه هم ما را تو پيدا ميكنى شورافكن و شيرين سخن اما تو غوغا ميكنى
    شورافكن و شيرين سخن اما تو غوغا ميكنى


/ 161