دستم به دامانت - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دستم به دامانت





  • نه وصلت ديده بودم كاشكى اى گل نه هجرانت
    تحمل گفتى و من هم كه كردم سال ها اما
    چو بلبل نغمه خوانم تا تو چون گل پاكدامانى
    تمناى وصالم نيست عشق من بگير از من
    اميد خسته ام تا چند گيرد با اجل كشتى
    چه شبهائى كه چون سايه خزيدم پاى قصر تو
    دل تنگم حريف درد و اندوه فراوان نيست به شعرت شهريارا بيدلان تا عشق ميورزند
    به شعرت شهريارا بيدلان تا عشق ميورزند



  • كه جانم در جوانى سوخت اى جانم به قربانت
    چقدر آخر تحمل بلكه يادت رفته پيمانت
    حذر از خار دامنگير كن دستم به دامانت
    به دردت خو گرفتم نيستم در بند درمانت
    بميرم يا بمانم پادشاها چيست فرمانت
    به اميدى كه مهتاب رخت بينم در ايوانت
    امان اى سنگدل از درد و اندوه فراوانت نسيم وصل را ماند نويد طبع ديوانت
    نسيم وصل را ماند نويد طبع ديوانت


/ 161