ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

محمود رضا افتخار زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گزينش پيامبران عليهم السلام

و خداى سبحان از فرزندانش پيامبران را برگزيد، با وحى از آنان پيمان گرفت، و به رساندن رسالت امانتشان سپرد، چون بيشتر آفريدگانش پيمان خداوند با خويش را دگرگون كردند حقش را ندانستند و با او همتا و مانند گرفتند و شيطان ها آنان را از شناختش بازداشتند و از پرستشش جدا ساختند، خداوند در ميان شان فرستادگانش را برانگيخت و پيامبرانش را پى درپى به سوى شان روانه كرد، تا از آنان پيمان فطرى با خداوند را بخواهند و نعمت هاى فراموش شده ى خدا را به يادشان آورند و با بيان حقايق بر آنان برهان اقامه كنند و ارزش هاى پنهان را برايشان آشكار نمايند و نشانه هاى قدرت خداوند را به آنان بنمايند، از آسمانى كه بالاى شان برافراشته و زمينى كه زيرشان گسترده و نيازمندى هايى كه زنده شان مى دارد و سرآمدهايى كه نابودشان مى سازد و رنج و شكنج هايى كه پيرشان مى كند و رويدادهايى كه پى درپى بر آنان فرومى آيد. خداى سبحان آفريدگانش را بى پيامبر يا بى كتاب يا بى حجت، يا بى راه روشن و استوار نگذاشت، فرستادگانى كه نه كمى پيروان و نه زيادى دروغ انگاران، آنان را به كوتاهى در انجام رسالت وانمى داشت، از فرستاده اى كه نام پيامبر پس از خود را مى دانست، يا پيامبرى كه فرستاده ى پيش از خود را مى شناساند. بر اين سان سده ها پى درپى گذشت و روزگاران سپرى شد، پدران مى رفتند و فرزندان مى آمدند!

انگيختن پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم

تا كه خداى سبحان محمد فرستاده ى خدا صلى الله عليه و آله و سلم را برانگيخت تا به وعده اش عمل كند و نبوتش را به پايان رساند، چرا كه از پيامبران پيشين بر انجام رسالت محمد پيمان گرفته شده بود، نشانه هايش شناخته شده بود، زاد روزش بس خجسته بود. آنى كه زمينيان در آن روز پراكنده آيين، گونه گون گرايش، پاره پاره كيش بودند، گروهى خداى را به آفريده اش همانند مى كردند و گروهى نام خداى بر بت مى نهادند و گروهى جز خداى را مى پرستيدند، خداوند به وسيله ى محمد از بيراهه به راه شان آورد و با پيامبرى او از نادانى رهايى شان بخشيد، سرانجام خداى سبحان براى پاداش محمد صلى الله عليه و آله و سلم ديدارش را گزيد و براى وى آنچه را نزدش بود پسنديد، او را از پليدى سراى دنيا پاك داشت و از آلوده شدن به پلشتى رهانيد و وى را بزرگوارانه نزد خويش برد، حضرتش در ميان شما چيزى بر جاى هشت كه پيامبران در ميان امت هاشان بر جاى مى نهند، چرا كه آنان پيروان را بى راهى روشن و رهنمايى استوار به حال خود رها نكردند و آن:

قرآن و فرمان هاى آيينى

كتاب پروردگارتان است كه روا و ناروايش، بايسته ها و شايسته هايش ناسخ و منسوخش، مجاز و ممنوعش، خاص و عامش، پند و اندرزش، مطلق و مقيدش، محكم و متشابهش را روشن نمود، سربسته هايش را سر گشود و پيچيده هايش را باز كرد، چيزهايى كه دانستنش انجام آن را واجب مى كند و چيزهايى كه ندانستنش مسئوليتى بر بندگان ندارد و چيزهايى كه وجوبش در قرآن ثابت و نسخ آن در سنت معلوم است و چيزهايى كه انجام آن در سنت واجب و ترك آن در قرآن رواست و چيزهايى كه انجام آن در زمان ويژه اى واجب و در غير آن زمان وجوبش از ميان رفته و چيزهايى كه ميان حرمت آن فرق گذاشته شده، گناه بزرگى كه بر انجام آن دوزخش را وعده داده، يا گناه كوچكى كه برايش آمرزش فراهم كرده و چيزهايى كه انجام دسترسش پذيرفته شده و در انجام دور از دسترسش گشاده بال است!

يادى از حج ابراهيمى

و بر شما آهنگ خانه ى گراميش را واجب نمود، خانه اى كه آن را رويكردگه بندگان قرار داد، كه چون شتران بر آن گرد آيند و چون كبوتران به آن پناه برند، خداى سبحان آن خانه را نشانى بر فروتنى بندگان در برابر بزرگيش و گردن نهادن شان بر فرمانرواييش قرار داد و از ميان آفريدگانش شنوندگانى برگزيد تا فراخوانيش را به سويش پاسخ گويند و سخنش را باور كنند و پا جاى پاى پيامبرانش نهند و چون فرشتگان چرخنده بر گرد عرشش درآيند و در بازار بندگيش سود جويند و به هنگامه ى آمرزشش از هم پيشى گيرند، خداى سبحان حج را نشان اسلام و رامشگه پناهندگان نهادش، حقش را بايسته شمرد و رفتنش را بايسته نمود و ديدارش را بر شما نگاشت، خداى سبحان فرمود: »براى خدا، بر مردم رفتن به آن خانه سزد، هر كه تواند، به آن سوى رود و هر كه روى گرداند همانا كه خداى از جهانيان بى نياز است«!

قرآن 3 / 97.

/ 257