حضرتش عليه السلام فرمود:در دلدارى به گروهى كه ز آنان كسى مرده بود، فرمود عليه السلام:هان كه اين مرگ با شما آغاز نشده و به شما پايان نيابد، حقا كه اين يارتان سفر كرده، پس در يكى از سفرهايش پنداريدش كه بر شما درآيد، وگرنه بر او درآييد!
حکمت 350
حضرتش عليه السلام فرمود:اى مردم! بايد كه خداى از دهش، بيمناك بيندتان، آن سان كه از كيفر، ترسان مى بيندتان، هان كه هر كه بر روزيش گسترد و آن را رسيدن آهسته ى كيفر نداند، حقا كه بيمناكانه آرميده و هر كه بر او روزيش تنگ آيد و آن را آزمونى نداند حقا كه پاداش نويد يافته را تباهيده!
حکمت 351
حضرتش عليه السلام فرمود:اى گرفتاران آز! هان كه دل بسته به دنيا را زان نهراساندش جز صداى سايش دندان ناگوار رويدادها!اى مردم! پرورش خويشتن تان را پذيريد و از كژ خويى هاشان بازداريدشان!
حکمت 352
حضرتش عليه السلام فرمود:به سخنى كه هر كه گفته بدگمان مشو، آنى كه در آن گمان نيكى دارى!
حکمت 353
حضرتش عليه السلام فرمود:هرگاه تو را از خداى سبحان نيازى بود، به خواهش درود بر فرستاده اش صلى الله عليه و آله و سلم بياغاز، آنگه نيازت را بخواه، كه خداى زان بزرگوارتر بود كه دو نياز خواهند و يكى شان را برآرد و ديگرى را گذارد!
حکمت 354
حضرتش عليه السلام فرمود:هر كه آبرويش را خواهد بايد كه ستيز را رهايد!
حکمت 355
حضرتش عليه السلام فرمود:شتاب پيش از توان و كندى پس از هنگام، ز نادانى بود!
حکمت 356
حضرتش عليه السلام فرمود:زانچه نباشد نپرس، پس در آنچه بود تو را باشد كار!
حکمت 357
حضرتش عليه السلام فرمود:انديشه آينه اى بود روشن و پندآموزى اندرز گويى بود دلسوز و بزرگى تو را همين بس كه آنچه را براى ديگران نخواهيش رهايى!
حکمت 358
حضرتش عليه السلام فرمود:دانش با كردار همرهست، پس هر كه داند كند و دانش كردار را فراخواند، كه پاسخ دهدش وگرنه زان رود!