حضرتش عليه السلام فرمود:هر كه نياز را به مومنى برد، گويى كه به خدا برده اش و هر كه به كافرى بردش گويى از خداى ناليده!
حکمت 420
حضرتش عليه السلام فرمود:درباره ى عيد فطر
هان كه آن عيد بود براى هر كه خداى روزه اش را پذيرد و نمازش را ارج نهد و هر روزى كه در آن خداى نافرمانى نشود آن روز عيد است!
حکمت 421
حضرتش عليه السلام فرمود:هان كه بزرگترين فسوس هاى روز رستخيز فسوس كسى بود كه با نافرمانى خداى دارايى دست آورد و كسى ارث بردش و در فرمانبرى خداى سبحان هزينه كندش و به بهشت رود و او به دوزخ درآيد!
حکمت 422
حضرتش عليه السلام فرمود:هان كه زيان مندترين مردم در سودا و ناكام ترين شان در تلاش، كسى بود كه تنش را در جستن داراييش فرسايد و به اندازه اى كه خواسته در نيابدش و فسوس مند از دنيا رود و با پيامدهايش به آخرت درآيد!
حکمت 423
حضرتش عليه السلام فرمود:روزى دو گونه بود: جويا و جسته، هر كه دنيا را جويد مرگ جويدش، تا كه از دنيا بروندش و هر كه آخرت را جويد، دنيا جويدش تا كه زان روزيش را دهد!
حکمت 424
حضرتش عليه السلام فرمود:هان كه دوستان خدا همانانند كه به درون دنيا نگرند آنى كه مردم به برونش مى نگرند و به پيامدهاى پايدارش مى انديشند آنى كه مردم به ناپايدارهايش سرگرمند و زان چيزى را ميرانند كه ترسند ميراندشان و زان چيزى را رهايند كه دانند به زودى رهايدشان و فزون جويى ديگران را زان بس اندك و بهره ورى دنيوى شان را بس آنى دانند، آنچه را مردم سازگارند نسازند و آنچه را مردم نسازند سازگارند، قرآن زانان دانسته بود و به آن دانند، قرآن به آنان انجامد و به قرآن خيزند، اميدى را فراى آنچه اميدوارند نبينند و نه بيمى را فراى آنچه بيم برند!
حکمت 425
حضرتش عليه السلام فرمود:ناپايدارى خوشى ها را و پايدارى پيامدها را ياد آريد!
حکمت 426
حضرتش عليه السلام فرمود:بيازماى و نخواهش!
حکمت 427
حضرتش عليه السلام فرمود:نبود كه خداى بر بنده اى در سپاس را گشايد و در فزونى بر او بندد و نه بر بنده اى در دعا گشايد و در پاسخ بندد و نه بر بنده اى در توبه گشايد و در آمرزش بندد!
حکمت 428
حضرتش عليه السلام فرمود:سزاوارترين مردم به جوانمردى آن بود كه جوانمردان به او شناخته شوند!