سربلند از آزموني ديگر - اعجوبه قرن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اعجوبه قرن - نسخه متنی

علی محمد گودرزی، حمید بوربور، اباصلت رسولی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سربلند از آزموني ديگر

سرتيپ خلبان محمد تقي جديدي

رمضان سال 1365 بود در آن زمان معاونت عمليات پايگاه دوم شكاري تبريز را عهده دار بودم روزي در دفتر كارم نشسته بودم و براي انجام دادن پروازهاي محوله برنامه‌ريزي مي‌كردم در اين هنگام تيمساراردستاني وارد اتاق شدند من كه از آمدن ايشان به پايگاه بي‌خبر بودم ، سريع از جا برخاستم و او را در آغوش كشيدم مدتي بود كه وي را نديده بودم و با زيارتش قوت قلبي پيدا كردم

دو سه روزي بود كه مأموريتي جهت بمباران سد و كارخانة برق استان دوكان عراق از سوي ستاد نيرو به ما ابلاغ شده بود و براي اجراي مأموريت ، كمتر از 24 ساعت فرصت داشتيم شهيد اردستاني با اينكه مسئوليت مهمي را در عمليات نيرو عهده دار بود ، خود را به پايگاه تبريز رسانده بود تا در اين عمليات ويژه شركت كند نحوة انجام و اهميت كار را برايمان تشريح كرد

نوع بمباران در اين مأموريت مختص هواپيماي اف 4 بود ، زيرا مي‌بايستي از روش لاف بمبينگ استفاده مي‌كرديم ، حال آنكه ما با هواپيماي اف 5 پرواز مي‌كرديم و استفاده از چنين روشي در كتب راهنماي اين هواپيما ذكر نشده بود در واقع روش غير مجازي بود كه شهيد اردستاني به جهت پايين بودن در صد خطر ، تمايل داشتند كه به كار گرفته شود او بارها و بارها با به كارگيري اين روش ابداعي ، ضربات مهلكي را بر دشمن متجاوز وارد آورده بود و حال ، تصميم بر آن داشت تا تجربيات خود را به سايرين بياموزد

خيلي دوست داشتم در اين مأموريت ، ايشان را همراهي كنم لذا از او خواهش كردم تا در كنارش پرواز كنم گويي منتظر چنين پيشنهادي از سوي من بود لذا بدون هيچ وقفه‌اي پذيرفت پرواز با مي‌بايست قبل از طلوع آفتاب انجام مي‌داديم ماه مبارك رمضان بود ، از شهيد اردستاني دعوت كردم تا براي صرف سحري به منزل ما بيايد درخواست مرا پذيرفت و نقشه‌اي را جهت بررسيهاي لازم به همراه آورد پس از صرف سحري ، نقشة پرواز را پهن كرديم و دقايقي به بررسي دقيق مسيرهاي رفت و برگشت و محل هدفهاي مورد نظر پرداختيم

هنوز آفتاب از پشت كوههاي سر به فلك كشيده سر بيرون نياورده بود كه غرش كنان و در قالب يك دستة دو فروندي سكوت صبحگاهي شهر تبريز را درهم شكستيم و در دل آسمان آبي رنگ جاي گرفتيم در اين عمليات ، من به عنوان شماره دو پرواز مي كردم و مسئوليت هدايت دسته را شهيد اردستاني عهده‌دار بود براي مصون ماندن از ديد رادارهاي عراق در ارتفاع بسيار پايين پرواز مي‌كرديم و سكوت راديويي را از ابتداي پرواز سرلوحة كارمان قرار داده بوديم حال با عبور از مرز دشمن ، خود را به نزديكي هدف رسانده بوديم و تأسيسات از پيش تعيين شده را نشانه رفتيم در آن روز گرچه بمبهاي رها شده صد در صد به هدف اصابت نكرد ، ولي با فراگيري روش بمباران از نوع لاف بمبينگ كه مورد نظر شهيد اردستاني بود در عملياتهاي بعدي موفقيتهاي بسياري حاصل شد و بدين شكل افتخارات بس بزرگي به كارنامة زرين هشت سال دفاع مقدس ملت شريف ايران افزوده شد

/ 109