پروازها را از سر بگيريد - اعجوبه قرن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اعجوبه قرن - نسخه متنی

علی محمد گودرزی، حمید بوربور، اباصلت رسولی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پروازها را از سر بگيريد

سرهنگ خلبان علي عالي زاده

چند روزي از عمليات ظفرمندانة والفجر هشت مي‌گذشت در اين عمليات ، رزمندگان دلير اسلام با عبور از اروند رود ، شهر فاو و بخش وسيع ديگري از خاك عراق را به تصرف درآورده بودند نيروي هوايي نيز ، چون گذشته نقش بسزايي در پشتيباني هوايي و پدافند از آسمان منطقه بر عهده داشت جنگنده بمب‌افكنها به طور برق‌آسا و پي در پي خود را به خطوط مقدم مي‌رساندند و استحكامات دشمن را با بمبهاي آتشين هدف قرار مي‌دادند

تيمسار شهيد اردستاني از جمله رادمرداني بود كه گاه در طول روز 7 بار پرواز انجام مي‌داد او براي لحظه‌اي آرام نمي‌گرفت و ضمن برنامه‌ريزي پروازها ، سعي مي‌نمود تا با پروازها پي‌درپي روحية جنگاوري را در سايرين تقويت كند ، به آتش پاتكهاي دشمن پاسخ مناسب داده و از حجم سنگين آتش به روي بچه‌ها بكاهد

در اين عمليات غرورآفرين ، هواپيماهاي سي 130 و جامبو نقش بسزايي در تخلية مجروحين ايفا مي‌كردند ساعت 2 بعدازظهر يكي از روزها ، در حالي كه شدت گرماي هوا به اوج خود رسيده بود لاستيك چرخ يكي از هواپيماهاي سي 130 در حال فرود و در وسط باند تركيد و از حركت بازايستاد درهمين حال سه فروند ديگر از اين نوع هواپيما ، مملو از مجروح و آمادة پرواز و دو سه فروند ديگر هم قصد فرود در باند پايگاه را داشتند با مسدود شدن باند پرواز ، حمل مجروحين مختل شده بود مانده بوديم چه كنيم

براي كسب تكليف به پست فرماندهي رفتم وارد اتاق شدم شهيد اردستاني و بابايي از آغاز عمليات پلك روي هم نگذارده بودند و از فرط خستگي در حال استراحت بودند با صداي باز شدن در ، شهيد اردستاني چشم گشود و از جا برخاست

- جناب عالي زاده كاري داشتيد ؟

- ببخشيد مزاحم شدم لاستيك يكي از هواپيماها در وسط باند تركيده و طول باند پرواز خيلي كم شده ، چه دستور مي‌فرماييد ؟! در ضمن ، وضعيت هم قرمز اعلام شده !

او با خونسردي و اعتماد به نفس بالايي كه همواره در وجودش موج مي‌زد ، نگاهي به آسمان كرد و گفت پروازها را از سر بگيريد ان‌شاء الله مشكلي نخواهيم داشت من كه تا دقايقي قبل ، اضطراب و دلهره سراسر وجودم را فرا گرفته بود ، بار ديگر آرامشم را باز يافتم به سرعت خود را به رمپ پرواز رساندم و ضمن تماس با برج مراقبت ، از آنان خواستم كه پرواز را از سر بگيرند

/ 109