سرهنگ مسعود گودرزي پايگاه اميديه از جمله پايگاههاي نيروي هوايي بود كه پس از جنگ ، عملياتي شد و با اعزام پرسنل ، از تخصصهاي گوناگون به اين پايگاه مهم و استراتژيك ، يكي از مقرهاي اصلي پرواز جنگندهها براي سركوبي دشمن بود قبل از سال 60 ، كه فرماندهي اين پايگاه نوپا و در عين حال مهم را به شهيد اردستاني بسپرند ، بسياري از پروژههاي تأسيساتي ، خدماتي و ناتمام مانده بود و يا اينكه اصلاً پيش بيني نشده بود يكي از كارهاي مهم شهيد اردستاني در بدو فرماندهي ، آماده سازي خانههاي سازماني بود كه پرسنل بدون هيچ دغدغة خاطري از نظر سكونت خود و خانوادهشان مشكلي نداشته باشند از نزديك شاهد بودم ، علي رغم مسئوليت مهمش در جنگ و با وجود اينكه فرمانده پايگاه بود ، در روز چندين مأموريت جنگي انجام ميداد و پس از فارغ شدن از پرواز تا پاسي از شب به مديريت امور و راه اندازي پروژههاي در دست انجام ، از قبيل تكميل منازل مسكوني ، احداث نانوايي و ميپرداخت در آن شرايط سخت جنگي كه اكثر پرسنل ، خانوادههاي خود را براي دور ماندن از منطقه جنگي به اماكن امن فرستاده بودند ، خانوادة شهيد اردستاني همواره در پايگاه بودند و اين خود قوت قلبي براي ساير پرسنل بود در پايگاه اميديه منازل مسكوني متعددي است كه كوچكترين آنها يك اتاقه است و بزرگترينشان پنج اتاقه شهيد اردستاني عليرغم اينكه فرمانده بود و تمام اختيارات پايگاه را به عهده داشت ، در منزل سه اتاقهاي ساكن شده بود كه در پرتترين نقطة پايگاه قرار داشت سال اول راه اندازي پايگاه سال 1360 سيستمهاي خنك كننده از وضعيت مطلوبي برخوردار نبودند علي رغم پيگيريهاي آن شهيد بزرگوار ، برخي خانوادهها در بحبوحة فصل تابستان دچار مشكل سيستم خنك كننده ميشدند وقتي شهيد اردستاني متوجه ميشد كه بخشي از منازل با چنين مشكلي مواجه شدهاند ، براي اينكه با آنها شرايط مشابهي داشته باشد ، دستگاه خنك كنندة منزلش را ميبست و در اولين فرصت دستور ميداد تا از آن بخش رفع عيب كنند اين عمل اخلاقي و اسلامي آن فرمانده انقلابي كه نشأت گرفته از سيرة رهبران ديني بود ، درسي عملي براي همه ما و خانوادههايمان ميشد و صبر و تحملمان را در برابر مشكلات صد چندان ميكرد چرا كه اوخستگي و خواب را از زندگي خود حذف كرده بود و همانند پدري دلسوز تمام طول شبانه روز را در رفع مشكلات پرسنل همت ميگمارد