هجرت ميان مهاجران،(78) كه با توجه به در پيش داشتن مأموريتى سترگ و سرنوشتساز، نيازمند هميارى،
همبستگى و تعاطف بسيار بودند.
عقد اخوت به اين ترتيب بود كه (79)
بار دوم، پس از ورود به مدينه بود كه پيامبر براى بنا كردن جامعهاى اسلامى درصدد بود اخوت ايمانى
مهاجران و انصار را از پايههاى مستحكم نظام الهى و اجتماع اسلامى قرار دهد. فرمود: تَآخَوْا فِى
اللهِ أخَوَيْنِ أخَوَيْن (در راه خدا، با يكديگر دوبهدو برادر شويد.)(80) و دست علىبن ابىطالب را
گرفت و فرمود: هذا اَخى.(81)اين عقد اخوت در ميان مردمى كه پيوسته در آتش رقابتهاى قبيلگى و چشم و همچشمىهاى طايفهاى و
تعصبات خونى و نژادى مىسوختند، تحولى شگرف برپاكرد و برادرى و همبستگى اسلامى را جايگزين عوامل
جدايى و تفرقه نمود.
6 . مواسات و كمك به هر نحو ممكن
پيامبر(ص)، در سيره تبليغى خود، جايگاه ويژهاى براى انجام دادن امور خلايق و برآوردن نيازهاى آنانمعتقد بود و بر اساس مواسات اسلامى، صميمانه در خوشى و ناخوشى، شدت و فرج، راحت و غم مردم با ايشان
همراهى و همدردى مىكرد و از هيچ كمكى به مؤمنان دريغ نمىفرمود، در معانى الاخبار آمدهاست:مَن سألَهُ حاجةً لم يَرْجِع إلّا بِها أو بميسورٍ من القولِ؛(82)هر كس از او حاجتى خواست، از محضر او بازنگشت مگر با حاجت برآورده و يا سخن و پاسخى نيكو.او حتى در حال نماز، حاجت نيازمندان را در نظر داشت؛رسولخدا(ص) هرگاه در حال نماز بود و كسى در كنار او مىنشست، نماز را كوتاهمىكرد و به او
مىگفت: حاجتى دارى؟ پس چون نياز او را برآورده مىكرد به نماز بازمىگشت.(83)نيز از امام صادق(ع) نقل شده است كه؛ (84)از سوى ديگر، براى تعميم اين خصلت نيكو در جامعه، با بيان شيوا و مؤثر خود چنين سفارش مىفرمود:مَثَل المؤمنينَ فى تَوادِّهِم و تعاطُفِهمْ و تَراحُمهِم مَثَلُ الجَسدِ اِذَا اشتَكى منهُ
شىءٌ تداعىَلَهُ سائِرُ الجسدِ بالسَّهَرِ وَالحُمّى؛(85)مثل مؤمنان در پيوند و دوستى و رحمت به هم مانند يك پيكر زنده است كه اگر عضوى از آن به درد آيد ساير
اجزاى پيكر با تب و بيدارى با آن همدردى مىكنند.